تبلیغات مانند تاثیر کاغذ دیواری
از زمانی که حجم تبلیغات افزایش یافت، پیام های تبلیغاتی مانند کاغذ دیواری، اطراف ما را فرا گرفتند. ما از صبح زود تا پاسی از نیمه شب در محاصره ی تبلیغات هستیم. نه تنها تهاجم گسترده ی تبلیغات، بلکه گوناگونی و تنوع آگهی های تبلیغاتی، تاثیرگذاری آن را کاهش می دهد.
شرکت تحقیقات بازاریابی CRM نیویورک در حال حاضر مشغول بررسی و محاسبه ی هزینه ی تبلیغاتی ۹۰۰ هزار نام تجاری گوناگون است. در نتیجه این گوناگونی و حجم بالای تبلیغات، ما به طور طبیعی سعی می کنیم آنها را نادیده بگیریم و فقط هنگامی که یک آگهی، خیلی خاص و غیر معمول باشد به آن توجه می کنیم.
بزرگ بودن یک چیز، باعث توجه ما به آن نمی شود. مثلا یک اتاق نشیمن را در نظر بگیرید که دیواره های آن با ۴۰۰ فوت مربع کاغذ دیواری، تقریبا برابر با ۱۹۰ صفحه از روزنامه ی نیویورک تایمز، پوشانده شده باشد. ممکن است شما ساعت ها در این اتاق به سر ببرید، بدون اینکه حتی یک جز از نقش های کاغذ دیواری در خاطرتان بماند.
وقتی شما در معرض ۱۹۰ صفحه تبلیغات روزنامه ی نیویورک تایمز قرار می گیرید، همین اتفاق می افتد. شما حتی یک جز از ۴۰۰ فوت مربع آگهی را به یاد نخواهید آورد.
به طور کلی، تبلیغات چیزی است که شما به خودتان آموخته اید که از آن دوری کنید. اگر قرار بود همه ی آگهی ها را بخوانید، در آن صورت برای انجام بقیه ی کارها وقت نداشتید.
البته موارد استثنایی هم وجود دارد. مثلا، توالت شما گرفته و شما در کتاب زرد به دنبال یک لوله بازکن می گردید، یا می خواهید به حومه ی شهر نقل مکان کنید و به دنبال یک خانه ی مناسب هستید و یا قصد رفتن به سینما را دارید و ساعت نمایش فیلم ها را بررسی می کنید.
به جز موارد استثنایی، تقریبا ۹۰ درصد آگهی ها جزو طبقه بندی “عمومی” است. به عبارت دیگر تبلیغات طراحی شده است که شما را به خرید نام تجاری تشویق کند، که این واقعا کار دشواری است؛ چون یک مصرف کننده ی عادی احساس می کند که درباره ی نام های تجاری گوناگون آنقدر اطلاعات دارد که بداند کدام یک را انتخاب کند.
(منبع: سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی، آل ریس_لورا ریس)
ادامه ی مقالات روابط عمومی (PR) را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید