اعتبار اجتماعی
ابداع نوع جدیدی از اعتبار
بچه ها عاشق کارهای هنری هستند. هر کدام از این کارها را که انجام دهند همه شان به محض تمام شدن اش یک کار واحد می کنند؛ کارشان را به یک نفر دیگر نشان می دهند.
تمایل به نشان دادن خود به دیگران، تمام عمر با ماست. همین اشتیاق به در میان گذاشتن کارها، افکار، عقاید و تجربیاتمان است که این قدر رسانه ها و شبکه های اجتماعی را بین مردم باب کرده است.
تجربیات نشان داده بیش از ۴۰% آنچه مردم در باره اش حرف می زنند، با محوریت کلمه ی “من” است.
عصب شناس های دانشگاه هاروارد، متوجه شدند که صحبت کردن درباره ی علایق شخصی دقیقا همان بخش از مغز را فعال می کند که مواردی مثل پول و غذا در آن قرار دارد.
پس هیچ جای تعجبی ندارد که مردم چیزهایی را به هم می گویند که آنها را باحال تر و جالب تر جلوه دهد، نه بی مزه و کسل کننده.
اگر شرکت ها و سازمان ها می خواهند مردم را به حرف بیاورند، باید راهی را اختراع کنند که وقت صحبت کردن درباره ی آنها، اعتبار اجتماعی مشتری را پیش مخاطبش بالا ببرد. برای انجام این کار، سه راه وجود دارد:
-
ویژگی منحصر به فرد درونی
یک روز گرم تابستان را تصور کنید که جلوی یک مغازه می ایستید تا یک نوشیدنی برای خودتان بگیرید. درش را باز می کنیدو بطری را سر می کشید؛ یک چیزی زیر در بطری نوشته شده است:
“اگر توپ شیشه ای را به زمین بزنید، از یک توپ لاستیکی بالاتر می جهد”
احتمالا حسابی تحت تاثیر قرار گرفته اید! موضوع آنقدر جالب توجه است که اصلا نمی توانید آن را برای خودتان نگه دارید و مدام منتظرید تا به اولین نفری که میبینید، بگویید.
این چیزهای خاص و منحصر به فرد برای گوینده شان اعتبار می آورند و باعث می شوند به نظر خاص و جالب برسند.
کلید منحصر به فرد شدن این است که بفهمید چه چیزی محصولتان را جالب می کند. یکی از راه های اینکه می توانید با آن حواس مردم را جلب خود کنید این است که الگوها و انتظار های قبلی شان را بشکنید و یک چیز تازه بهشان معرفی کنید.
-
بازی سازی
همه ی ما دوست داریم از بقیه بالاتر باشیم، رئیس باشیم و به خودمان افتخار کنیم. اگر می خواهیم از دیگران بهتر باشیم، پس به یک “دیگران”ی هم احتیاج داریم.
بازی سازی نیازمند اجرای خوب و در اختیار داشتن لوازم قیاس است. اگر محصول یا ایده ای، خودش چنین چیزی را نداشته باشد، باید “بازی سازی” شود. سامانه ی سنجش و قیاس باید طوری ساخته و پرداخته شود که هر کسی بتواند بفهمد نسبت به بقیه در چه شرایطی است.
خیلی از رقابت های بازار یا مسابقه های مختلف هم بازی های خاص خودشان را دارند. برند “بِربِری” وب سایتی راه انداخته به نام “هنر ترنچ” که اگر خوش شانس باشید، بربری عکستان را می گذارد روی وب سایتش. با این کار عکس شما در آلبوم بربری میرود و نماینده ی شیک پوشی در کل دنیا می شوید.
حال اولین کاری که می کنید چیست؟ نه فقط به یک نفر، به هر کسی از راه برسد، می گویید. با این کار این برند میلیون ها بازدید کننده از صدها کشور جمع کرده و فرش اش را ۵۰% بیشتر کرده است.
جایزه دادن هم همین قد جواب می دهد. مردم در خلال فخر فروشی شان مجبورند بگویند جایزه را از چه کسی گرفتند و این یعنی تبلیغ موثر برای شرکت جایزه دهنده.
-
کاری کنید فکر کنند خودی هستند
کمیابی و انحصار باعث می شوند هر چیزی خاص و عالی به نظر بیاید و همین ویژگی باعث همه گیری شان می شود.همه ی ما فکر می کنیم هر چیزی سخت بدست بیاید، حتما آنقدر خوب هست که ارزش تلاش کردن داشته باشد. مردم وقتی می بینند چیزی نایاب شده یا فروخته شده است، نتیجه می گیرند که لابد خیلی طرفدار دارد، پس چیز خوبی است.
اگر به کسی چیزی دهید که دیگران ندارد، حس خاص و متفاوت بودن میکند. در نهایت باید درباره ی شما حرف بزنند تا بگویند تفاوتشان از کجا ناشی می شود.
مک دونالد برای اولین بار محصول جدیدی ارائه کرد که طرفدار زیادی داشت. ولی متاسفانه هیچ چیز آن طور که انتظار می رفت پیش نرفت.
بالاخره فکری برای افزایش متقاضی این ساندویچ به دهنشان رسید. سعی کردند محصولشان را کمیاب کنند. بعض وقت ها فقط در مناطق خاص ارائه ش می کردند.
راهکارشان واقعا جواب داد.صفحه هایی طراحی شد با عنوا “ساندویچ مرا برگردانید!”. حتی یک نفر وبسایتی طراحی کرده بود که موقعیت فعلی شعبه های عرضه کننده را معرفی می کرد.
خاص و خودی کردن مردم هر جایی سودمند است. مهم اینست که عده ای فکر کنند نسبت به دیگران برتری دارند و یک محصول خاص در اختیار آنهاست، همین.
(منبع: راهکارهای بازاریابی ویروسی، جونا برگر)
اگر مقالات قبلی بازاریابی مسری را مطالعه نکردید پیشنهاد می کنم همین حالا این کار را بکنید…
عالی بود