تبلیغات ، پیام یک سویه
مصرف کننده ی عادی بر این باور است که پیامی که در تبلیغات ارائه می شود، یک سویه است. این پیام ها همه ی موضوع را مطرح نمی کند، جایگزین ها را معرفی نمی کند و اغلب به خطا راهنمایی می کند. پس تعجبی ندارد که دست اندرکاران تبلیغات، در نظرسنجی درباره ی میزان صداقت شغلی، فقط یک رده بالاتر از فروشندگان اتومبیل قرار دارد.
چه کسی سر دیگری را شیره می مالد؟ “محصولات ما از تمام محصولاتی که در بازار وجود دارد، ویتامین، پروتئین و مواد معدنی بیشتری دارد.” حتما یک درصد بیشتر!
“کامیون ما طویل ترین شاسی و بزرگ ترین محل بار را دارد و صاحب بیشترین سهم در کل این صنعت است.” بله، مطمئنا همینطور است! یک اینچ طویل تر و یک اینچ عریض تر.
و بعد آگهی های محبوبی که هیچ ادعایی نمی کنند: “عمر هیچ باطری ای طولانی تر از دوراسل Duracell نیست.” در واقع باید گفت که: همه شان مثل هم هستند!
سال ها قبل، زمانی که تبلیغات وجود نداشت یا خیلی کم بود، هر آگهی تبلیغات ای اثر گذار بود. تبلیغات به طور گسترده خوانده می شد و مورد بحث قرار می گرفت. مردم آگهی های چهار رنگ مجله ی لایف یا آگهی های پخش شده در سالن نمایش تگزاکو استار Texaco Star Theater را دنبال می کردند.
اما نمی توان در گذشته زندگی کرد. تبلیغات دیگر جدید و هیجان انگیز نیست. حالا میزان آنها از حد گذشته و وارد دوران بازنشستگی خود شده است. اما چطور می تواند اینگونه باشد در حالیکه امروز بیش از هر زمان دیگری تبلیغ وجود دارد؟ چطور ممکن است یک روش ارتباطی، هم در اوج محبوبیت باشد و هم از مسیر خود منحرف شود؟
تاریخ در این باره اینگونه توضیح می دهد که وقتی یک روش ارتباطی از اهداف کارکردی خود دور می شود، به یک شیوه ی هنری تبدیل می شود.
(منبع: سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی، آل ریس_لورا ریس)
ادامه ی مقالات روابط عمومی (PR) را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید