چیزی به نام رهبر عالی و صددرصد بی کم و کاست نداریم. هر رهبری اشتباه میکند. مهم این است که رایجترین اشتباهات را شناسایی کنیم تا از تکرار این اشتباهات بکاهیم.
۱. از اشتباهات خود درس نمیگیرید
کاری بدتر از این وجود ندارد که رهبر به اشتباهات خود اعتراف نکند. کسانی که به اشتباهات خود اعتراف نمیکنند، زمینۀ سقوط خود را فراهم میسازند.
۲. انعطاف نداشتن
رهبر خبره لازم است علاوه بر اینکه از اشتباهات خود درس میگیرد، انعطاف هم داشته باشد. موقعیتها تغییر میکند، اعضای گروه شما تغییر میکنند. شرایط رقابت در بازار تغییر میکند. همهچیز تغییر میکند. اگر نتوانید تغییر را بپذیرید هرگز نمیتوانید رهبر مناسبی شوید.
۳. دستور دادن به جای رهبری کردن
در ارتش و برخی از نهادها رهبر احتیاج به اقتدار بی چون و چرا دارد و باید از دستور در ارتش بیدرنگ اطاعت شود، اما فرمان دادن هرگز برای رهبری مفید نیست. دیکتاتوری در کار رهبری پذیرفتنی نیست و نمیتوان با این شیوه مشارکت کارکنان را جلب کرد.
۴. گوش ندادن
رهبر باید به نظریات افراد خود گوش بدهد، به نظریات گروه و به نظریات اشخاص بیرون از گروه، تا بتواند مسائل موجود را حل و فصل کند. اهمیت گوش دادن به سخن کارکنان را دست کم نگیرید.
۵. اولویت قائل شدن برای نیازها و خواستههای خود
ما رهبری را در قالب مجموعهای از مسئولیتها در نظر میگیریم، اما بسیاری از رهبران کارشان را نوعی مزیت و برتری میدانند. اولین ویژگی شما در مقام رهبر جدید باید تواضع و فروتنی باشد. اگر به شما دفتر کار بزرگی دادهاند، آن را به دفتر کار کوچکتری تبدیل کنید.
۶. این تصور که رهبری همیشگی است
رهبران خوب میدانند که زمانه و شرایط تغییر میکند و مؤثر واقع شدن آنها حد و اندازهای دارد. وقتی شرایط فراهم باشد، رهبران میکوشند به پندارههای خود دست پیدا کنند. اما وقتی شرایط تغییر میکند رهبر باید برای خروج از صحنه برنامهریزی کند.
(منبع: رهبری به زبان خودمانی ترجمۀ مهدی قراچهداغی)
مورد ۴ و ۵ به نظرم خیلی مهمه