از خوب به عالی : چرخه رشد
یک چرخ بزرگ و سنگین را مجسم کنید که قرار است آن را حول محوری، با سرعت و قدرت هرچه تمام بچرخانید. در ابتدا تمام تلاش خود را می کنید و آن را چند سانتیمتر جابجا می کنید. فشار را ادامه می دهید تا اینکه این چرخ را یک دور کامل می چرخانید.
کم کم چرخ سریع تر حرکت می کند و با تلاش بیشتر و مداوم آن را برای دومین بار می چرخانید. همچنان به چرخاندن آن در یک جهت ادامه می دهید تا اینکه چرخ بارها و بارها می چرخد و سرعت می گیرد. یک پیشرفت غیر منتظره! دیگر اینجا این وزن سنگین چرخ است که باعث حرکتش به سمت جلو می شود. دیگر لازم نیست به اندازه ی اول فشار زیادی وارد کنید.
اکنون فرض کنید کسی پیش شما می آید و از شما می پرسد: “کدام فشار عظیم بود که موجب این چرخش سریع شد؟”
شما نمی توانید جواب او را بدهید، چرا که این پرسش بی معنی است. آیا اولین فشار بود؟ دومین؟ پنجمین؟ صدمین؟ نه! بلکه تمای این فشارها باهم جمع شده و در یک تلاش انبوه و کلی در یک جهت منسجم، این نیرو را پدید آوردند. شاید بعضی از فشارها از دیگری بیشتر بوده باشد، اما هر یک از آنها، در هر اندازه ای، بخش کوچکی از یک مجموعه کلی برای چرخش چرخ بوده اند.
حالا همین را با تحول شرکت های رهسپار تعالی مقایسه کنید. تحولات این شرکت ها اگرچه چشمگیر بودند، اما هرگز طی یک مرحله و یک شبه بوجود نیامده اند.
هیچ عملکرد معینی، هیچ برنامه ی عظیمی، هیچ خلاقیت بی نظیری، هیچ خوش شانسی ای به خودی خود یا هیچ تحول پیچیده ای در کار نبوده است. این فرآیند، نتیجه ی عملکرد تدریجی است. مرحله به مرحله، تصمیم به تصمیم، گردش به گردش چرخ گردنده است که با هم یک کاسه می شود و دستاوردهای پایدار و چشمگیری به بار می آورد.
اما این فرآیند از نظر رسانه ها به گونه ای دیگر است. آنها اغلب وقتی به بررسی یک شرکت می پردازند که چرخ گردنده ی آنها به گردشی معادل ۲هزار دور در دقیقه درآمده است. بعنوان مثال در آگوست سال ۱۹۸۴، مجله ی فوبز اولین مقاله اش را در مورد شرکت سیرکویت سیتی منتشر کرد و در آن روزنامه نگار به توصیف یک شرکت پرشور و جدید پرداخته بود، که انگار یک شبه به این موفقیت دست یافته است.
اما این داستان به ظاهر یک شبه، قدمتی به طول یک دهه داشته است. آل وورتزل وقتی مدیریت شرکت را از پدر به ارث برد، این موسسه در معرض ورشکستگی کامل قرار داشت. او ابتدا به بازسازی گروه مدیریت پرداخت و بعد با واقع بینی حقایق نامطلوب بیرونی و درونی را سر و سامان داد.
در سال ۱۹۷۴ که هنوز درگیر وام های سنگین و کمرشکن بودند، او به آزمایش نوعی انبار خرده فروشی به سبک آزمایشگاهی پرداخت (فهرست بلند بالایی از انواع کالاها، قیمت گذاری با تخفیف و تحویل فوری) و نمونه ی اولیه از این مدل را در دو منطقه بنا کردند تا کالاهای خود را به فروش برسانند.
پس از نه سال گردش فزاینده ی چرخه ی رشد، وورتزل و گروهش به طور کامل به سبک فروشگاه های بزرگ سیرکویت سیتی عینیت بخشیدند. و از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۹، سودهای مرکب این شرکت بیش از ۲۲ برابر بازار سهام بود و به راحتی بر شرکت های اینتل، وال مارت و کوکاکولا برتری داشت.
اما نکته اینجاست که هیچ مقاله ای هر چند مختصر در خصوص دهه ای که به تحول این شرکت منتهی می شد، نوشته نشد، اما ۹۷ مقاله در مورد دهه ی بعد از این تحول نوشته شد.
بدانیم که: نکته ی مهم این است که ما گمان می کنیم، افراد درون سازمان ها نیز تحولات را به همانگونه که از بیرون به نظر می رسند (یک شبه و ناگهانی)، درک می کنند. اما از منظر درونی، این امر شکل کاملا متفاوتی دارد و بیشتر شبیه نوعی فرآیند توسعه ی تدریجی است.
تخم مرغی را تصور کنید که هیچ کس هیچ توجهی به آن نمی کند تا اینکه بالاخره یک روز پوسته اش ترک می خورد و جوجه ای از آن بیرون می آید! تمام مجله ها این واقعه را اینگونه اعلام می کنند: “تبدیل شدن تخم مرغ به جوجه!” “تحول چشمگیر تخم مرغ!” “چرخش بهت آور در تخم مرغ!” چنانکه که گویی تخم مرغ در عرض یک شب متحول شده و به یک باره خود را به جوجه تبدیل کرده است.
اما این موضوع از نظر یک جوجه چه شکلی دارد؟ زمانی که جهان توجهی به این تخم مرغ ساکت و آرام نداشت، نطفه درون آن در حال تکامل، رشد، توسعه و تبدیل شدن به یک جوجه بود. شکافته شدن تخم مرغ صرفا مرحله ی دیگری در این زنجیره ی طولانی است.
ممکن است این مثال نامعقول به نظر برسد. اما قصد من از زدن آن این بود که ما در طول تحقیقات خود همیشه به دنبال “یک عامل بزرگ” یک لحظه ی معجزه آسا یا چیزی شبیه به آن بودیم. اما مدیران این شرکت ها نمی توانستند صرفا به یک واقعه یا یک لحظه ی مهم اشاره کنند. این فرآیند یک مجموعه ی کلی متشکل از تکه های به هم پیوسته بود که هر یک بر اساس دیگری ساخته شده بود.
فرآیندی تدریجی آگاهانه مبنی بر شناخت اقدامات لازم برای رسیدن به بهترین نتایج، و بعد صرفا اجرای آنها به طور منظم و دقیق. لذا، پس از به حرکت درآوردن چرخه ی رشد در مسیری مداوم و در طول یک دوره زمانی گسترده، دیگر رسیدن به نقطه ی پیشرفت امری اجتناب ناپذیر و طبیعی بود.
(منبع: از خوب به عالی، جیم کالینز)
ادامه ی مقالات “از خوب به عالی” را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید