برای بی انگیزه کردن کارکنان خود کافیست که اینگونه فکر کنید!
افراد با هم اختلافی ندارند:
انگیزه نیازی به یک دیدگاه مشترک و واحد ندارد. در حقیقت اگر کارکنان را مجبور کنیم که به یک شکل فکر و عمل کنند، احساس بیانگیزگی به آنها دست میدهد.
کارکنان با انگیزه، بسیار زیاد کار میکنند:
۱۰ یا ۱۲ ساعت کار در روز ضرورتاً نشاندهندهی کارکنانی نیست که عاشق کار خود هستند. معمولاً اضافهکار بیش از حد، نشاندهندهی مشکلاتی در بین کارکنان یا فعالیتهای آنهاست. این موضوع همچنین میتواند نشاندهندهی ضعف در مهارت مدیریت زمان هم باشد.
کارکنان با انگیزه نیازی به بازخورد زیاد از سوی مدیریت ندارند:
برعکس، ورودی و بازخورد از سوی مدیران، برای انجام کارآمد و مطمئنتر امور نقش محرک انگیزه را بازی میکند. هنگامی که عملکرد درخشان کارکنان شناسایی شده و مورد تشویق قرار میگیرد، انگیزهی آنها حتی بیشتر هم میشود.
یک برنامهی رسمی برای ایجاد انگیزه در کارکنان ضرورتی ندارد:
اگر رویکرد ایجاد انگیزه در کارکنان، اتفاقی، گاه به گاه، یا متناقض باشد، نتایج هم به همین صورت خواهند بود. تعدادی از کارکنان ممکن است انگیزه پیدا کنند، اما این انگیزه برای مدت زیادی ماندگار نخواهد بود.
پول بیشترین انگیزه را ایجاد میکند:
درست است که پاداش مهمترین عامل انگیزش کارکنان است، اما پول همه چیز نیست. مزایای غیرمادی و تشویق غیرملموس مثل قدردانی از فرد، میتواند به گونهای در کارکنان انگیزه ایجاد کند که هیچ وقت با پول بدست نمیآید.
انگیزه مهمترین عامل نگهدارندۀ فرد در شغل است. کارکنان بیانگیزه از شغل خود راضی نیستند و در نهایت از محیط کار خارج میشوند یا باعث خروج دیگران میشوند. در این صورت، جابهجاییهای پی در پی نقش مهمی در کاهش بهرهوری خواهد داشت، زیرا شما دائماً در حال آموزش کارکنان هستید. البته هر بار که نیاز به یافتن یک کارمند جدید دارید، پول خود را نیز از دست میدهید. این امر میتواند به یک چرخهی پرهزینه تبدیل شود و این خسارت، هم بُعد مالی و هم بُعد تضعیف روحیهی کارکنان را شامل میشود.
(منبع: ایجاد انگیزه در کارکنان ترجمۀ حسام سعیدی)
بسیار زیبا
اگر ارتقاء شرکت برای تمام کارمندان منفعت داشته باشد قطعا این مورد می تواند در همه ی پرسنل انگیزه ایجاد کند.