دینامیت موفقیت : تصویر ذهنی و هدف مشخص
سرپرست یکی از شرکت ها در غرب میانه آمریکا در حال بازدید از یکی از ادارات سان فرانسیسکو بود. او متوجه شد که منشی خصوصی دفتر، دوروتی جونز، عکس بزرگی از خودش را به دیوار نصب کرده است. سرپرست پرسید: «دوروتی! فکر نمی کنی این عکس با این ابعاد برای این اتاق، اندکی بزرگ است؟» دوروتی پاسخ داد: «وقتی مشکلی دارم، می دانید چه می کنم؟» و بدون اینکه به انتظار پاسخ بماند، آرنج هایش را روی میز قرار داد، سرش را در میان دستانش گرفت و در حالی که به تصویر خیره شده بود گفت: «رئیس! شما این مشکل را چگونه حل می کنید؟»
پاسخ دوروتی به نظر مسخره می آمد، اما عمق عقیده و تصور او واقعا مهم است. شاید شما هم در محل کار، منزل یا کیف پول خود عکسی داشته باشید که به مهم ترین سؤال زندگی تان پاسخ می دهد. عکس مذکور می تواند عکس پدر، مادر، همسر یا حتی بنجامین فرانکلین، آبراهام لینکلن و شاید هم عکسی مقدس باشد. تصویر شما به شما چه می گوید؟ تنها یک راه برای فهمیدن وجود دارد. وقتی درگیر یک مشکل یا تصمیم جدید هستید، از تصویر خود سؤالی بپرسید و به پاسخ او گوش دهید.
“هدفگذاری، سرآغاز تمام دستاوردهاست”
دستورالعمل مهم دیگری که در زمره ۱۷ دستورالعمل موفقیت قرار می گیرد، «هدف مشخص» است.
تعیین هدف به همراه نگرش ذهنی مثبت، نقطه شروع تمام دستاوردهای با ارزش است.
به یاد داشته باشید دنیای شما چه بخواهید تغییرش دهید و چه نخواهید، تغییر خواهد کرد. اما شما قدرت آن را دارید که مسیر تغییر را انتخاب کنید. وقتی اهداف خودتان را با نگرش ذهنی مثبت تلفیق کنید، ندایی درونی در شما پدید می آید که شما را در استفاده از ۷ مورد از ۱۷ دستورالعمل موفقیت ترغیب می کند:
خلاقیت شخصی
انضباط شخصی
تصویر ذهنی خلاق
تفکر صحیح
توجه متمرکز شده
تقسیم بندی زمان و سرمایه
اشتیاق
«رابرت کریستوفر»، اهداف مشخص و تفکر ذهنی مثبت را با هم به کار برد. اجازه دهید ببینیم این ندای درونی برای استفاده از دستورالعمل ها در این داستان چگونه است: درست مثل هر پسر دیگر، تخیلات «باب» هم تحت تأثیر کتاب تخیلی و جذاب “ژول ورن”، دور دنیا در ۸۰ روز، قرار گرفته بود.
باب به ما گفت: من قبلا خیلی خیالباف بودم، اما وقتی بزرگ تر شدم، دو کتاب انگیزه بخش خواندم: «بیندیشید و ثروتمند شوید» و «معجزه باور داشتن».
حالا دیگر فکر می کردم چرا نمی توان مثل قهرمان کتاب دور دنیا در ۸۰ روز، من هم دور دنیا را با ۸۰ دلار سفر کنم؟ من باور داشتم که هر هدفی با داشتن اعتماد به نفس و پایداری روی آن هدف، تحقق پذیر است؛ یعنی اگر از آن جایی که هستم آغاز کنم، به آن جایی که می خواهم می رسم. فکر کردم: «خیلی ها با کار کردن در کشتی یا به عنوان مسافر مجانی، هزینه خود را تامین کردند و تمام دنیا را گشتند. پس چرا من نتوانم؟»
باب سپس خودکاری برداشت و مشکلات احتمالی بر سر راه را نوشت. همچنین آن مواردی را که فکر می کرد پاسخ مشکلات مذکور هستند، یادداشت کرد. حالا باب کریستوفر، یک عکاس معروف با یک دوربین شخصی شده بود. در آن زمان، این یک شانس تلقی می شد. وقتی تصمیمش را گرفت، آن را عملی ساخت.
۱.قراردادی با یک شرکت محصولات گیاهی به نام «چارلز فیزر» بست تا از هر کشوری که بازدید می کرد، نمونه ای خاک برای آنها جمع آوری کند و بفرستد.
۲.تعدادی نقشه به همراه گواهینامه رانندگی بین المللی دریافت کرد و در قبال آن قول داد که در بازگشت، اطلاعاتی از وضعیت جاده های خاورمیانه را در اختیارشان بگذارد.
۳.نوشته ها و سفرنامه های ماهیگیران و دریانوردان را جمع آوری کرد.
۴.یک گواهی از پلیس نیویورک گرفت تا نشان دهد که هیچ سوء پیشینه ای ندارد.
۵.عضو یکی از گروه های مخصوص جوانان شد.
۶.با یک شرکت باربری هوایی قرار داد بست. آنها او را به عنوان مسافر سوار می کردند و او هم در عوض قول داد تا عکس های مورد نیاز آنها را از مناطق مشخص شده ای تهیه کند. هنگامی که نقشه هایش کامل شد، این مرد جوان ۲۶ ساله، تنها با ۸۰ دلار در جیب، نیویورک را ترک کرد. دور دنیا با ۸۰ دلار، هدف اصلی او بود.
اینها هم بخشی از تجربه هایش هستند:
- صبحانه را در مکانی به نام «نیوفاندلند» خورد. چگونه پولش را پرداخت کرد؟ از آشپزها عکس گرفت و آنها هم راضی شدند به او غذای مجانی بدهند.
- چهل پاکت سیگار به قیمت ۴ / ۸۰ دلار از شانون، واقع در ایرلند، خریداری کرد. در آن زمان، سیگار آن قدر با ارزش بود که می شد آن را به جای پول معامله کرد.
- از پاریس به وین رفت و هزینه آن ده پاکت سیگار شد.
- به مسوول قطار، ۴ پاکت سیگار داد تا او را از وین به سوییس ببرد.
- با اتوبوس به دمشق رفت. پلیس راه سوریه آن قدر از عکسی که از او گرفته بود خوشش آمد که به راننده اتوبوس فرمان داد تا او راهم ببرد.
- در قبال عکسی که از رئیس و کارکنان یک شرکت حمل و نقل عراقی انداخت، اجازه انتقال از بغداد به تهران را پیدا کرد.
- در بانکوک، صاحب یک رستوران خیلی مجلل از او به خوبی پذیرایی کرد و در مقابل، اطلاعاتی مشخص از برخی مناطق به همراه تعدادی نقشه گرفت.
- از ژاپن تا سان فرانسیسکو را به عنوان یکی از خدمه هواپیما طی کرد.
آیا او دور دنیا را در ۸۰ روز طی کرد؟ نه این طور نیست. بلکه ۸۴ روز طول کشید. اما به آنچه می خواست رسید. یعنی با ۸۰ دلار به دور دنیا سفر کرد. به خاطر اینکه هدفی مشخص به همراه نگرش ذهنی مثبت داشت و از ۱۳ دستورالعمل مورد نیاز بهره برد تا به هدف معین خود برسد.
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید