برندسازی شخصی: داستانتان را بگویید
وقتی برندشخصیتان را شناختید، باید آن را در هر کاری که میکنید به دیگران انتقال بدهید. این یعنی نه تنها باید مطمئن شوید نوشتههایتان برندتان را نشان میدهد، بلکه باید به رفتارها، لباس پوشیدن، زبان بدن و هر جلوهی دیگری از ارتباطتان با دیگران هم توجه داشته باشید.
شما نویسندهی داستان زندگی خودتان هستید. برندسازی شخصی به شما شفافیتی میدهد تا داستانتان را بیافرینید، آن را زندگی کنید و بعد این داستان را به گوش مخاطبان درست برسانید. داستانها شخصی هستند و هیچ چیز مثل داستانی خوب نمیتواند به ساخته شدن برندتان کمک کند. داستانها انسان بودن شما را نشان میدهند و بین شما و مخاطبتان ارتباط عاطفی برقرار میکنند. با در دست داشتن داستان زندگیتان میتوانید زندگینامهای گیرا بسازید و پاسخی جذاب برای زمانهایی داشته باشید که کسی به شما میگوید: «از خودت برایم بگو.»
رهبران تجاری و سیاستمداران پیشرو اغلب در داستانگویی استادند. آنها میتوانند با مخاطبشان در هر سطحی ارتباط بگیرند و مردم را برانگیزند که دنبالهروی آنها شوند.داستان خوب، شنونده را به عمل وا میدارد یا برای تغییر، انگیزه ایجاد میکند. در هر فرهنگی داستانهایی گفته میشود که مردم را به همدیگر پیوند بدهد و ارزشهای فرهنگی را منتقل کند.
برای اینکه بتوانید داستان خوبی بگویید باید داستان خوبی داشته باشید. گفتن داستان راهی برای ایجاد اعتماد است و هر برندی میخواهد شما به آنچه که مظهرش است اعتماد کنید. وقتی داستانی را برای مخاطب هدفتان میگویید، چه یکی از همکاران باشد یا یک کودک، همسرتان یا یک دوست، دارید پیوندی با او برقرار میکنید. داستان به شنوندههایتان اجازه میدهد تصمیم بگیرند به شما و برندتان اعتماد کنند یا نه.
داستان گویی از زندگی همیشه شخصی است. شما هر سبکی از زندگی داشته باشید، داستانهایتان شما را تعریف میکند. داستان شما برند شخصی شما میشود و باید به این فکر کنید که کدام داستانها را به دیگران بگویید تا نشان بدهید چه کسی هستید. داستان شما نمودی از زندگی شماست؛ بنابراین، به آنچه که میخواهید (و نمیخواهید) به دیگران بگویید خوب فکر کنید. اگر میخواهید برای آغاز فرایند داستانگوییتان ایدههای خاصی پیدا کنید، حتما ادامه مقالات برندسازی شخصی را دنبال کنید.
(منبع: برندسازی شخصی، سوزان کریتون)
در ادامه مقالات برندسازی شخصی همراه ما باشید ….
دیدگاهتان را بنویسید