بازدارنده ها در تحلیل رفتار متقابل : مریض باش، فکر نکن و احساس نکن
- مریض باش (دیوانه و نامتعادل باش)
تصور کنید که پدر و مادر، هر دو افراد پر مشغله ای هستند و تمام روز را در بیرون از خانه کار می کنند. آنها دختر خود را دوست دارند ولی زمانی که شب به خانه بر می گردند و او از مهدکودک به خانه می آید، انرژی کافی ندارند تا به او توجه کنند.
سپس زمانی می رسد که دختر مریض میشود. مادر مرخصی میگیرد تا از او مراقبت کند. پدر هم کارهایی می کند که قبلا به ندرت انجام میداد، مثلا برای او داستان می خواند تا به خواب رود.
دخترک با «پروفسور کوچولوی» زیرک خود به این نتیجه می رسد، «برای اینکه بتوانم توجهی را که می خواهم بگیرم، باید مریض شوم.» والدین او بدون اینکه متوجه باشند یا بخواهند، این پیام بازدارنده را به او داده اند که «مریض باش.»
اگر او در زندگی بزرگسالی با این پیام کنار بیاید، ممکن است هرگاه در روابط و یا کارش مشکلی پیدا می کند از روش پیش نویسی مریض شدن استفاده کند.
گاهی اوقات هم پیام «مریض باش» به وسیله اظهارنظرها منتقل می شود به این صورت که والدین مدام به خویشاوندان و همسایه های خود در مورد فرزندشان می گویند: «می بینی طفلکی چقدر ضعیفه.»
پیام «دیوانه و نامتعادل باش» گونه دیگری از این پیام است که کودک از والدین و یا از بستگان روان پریش خود الگوبرداری می کند. در این حالت کودک می تواند فقط زمانی که مانند دیوانه ها رفتار میکند مورد توجه قرار گیرد.
- فکر نکن
پیام بازدارنده «فکر نکن» به وسیله والدینی داده میشود که دایما قدرت تفکر فرزندشان را تحقیر می کنند. جیمز کوچولو اولین باری که می تواند نام خود را بنویسد آنرا با افتخار به پدرش نشان می دهد. پدرش با خرناس و تمسخر میگوید، «اوهو! چطور با این هوشت خرگوش نشدی»
گاهی اوقات هم پیام «فکر نکن» ممکن است الگوبرداری شود، مثلا توسط مادر متشنجی که به دخترش می آموزد: «هرگاه زنان چیزی از مردها بخواهند، می توانند با خاموش کردن قوه تفکر خود و با بالا بردن میزان احساسات به خواسته خود برسند.» پیام فکر نکن بدین گونه هم منتقل می شود: «در مورد هر چیزی در دنیای آفرینش وسواس و توجه خاص نشان بده به جز آن مشکلی که در حال حاضر با آن روبرو هستی»
شخص بزرگسالی که بازدارنده «فکر نکن» را پذیرفته است، زمانی که با مشکلی روبرو می شود به جای اینکه به راه حل آن فکر کند، احتمالا گیج میشود و یا در رابطه با مشکل احساس بدی پیدا می کند.
دو گونه دیگر از پیام «فکر نکن» از این قرارند «درباره X فکر نکن» (X می تواند مسائل جنسی، پول و غیره باشد) و «مثل خودت فکر نکن، مثل من فکر کن.»
- احساس نکن
پیام بازدارنده «احساس نکن» از والدینی الگوبرداری می شود که خودشان احساسهای خود را مسدود نگاه می دارند. گاهی اوقات نشان دادن هر نوع احساسی در خانواده ممنوع است. ولی اغلب، احساسات خاصی قدغن هستند در حالی که احساسات دیگری آزاد هستند. بنابراین بازدارنده «احساس نکن» می تواند اینطور تفسیر شود «احساس خشم نکن». «احساس ترس نکن»، و غیره.
گاهی اوقات هم این پیام اینگونه دریافت می شود «احساس را تجربه کن ولی آنرا نشان نده.» بعضی بچه ها هستند که نوع شدیدتری از این بازدارنده را دریافت می کنند به نوعی که از آنان خواسته می شود که حتی هیجان خاصی را هم تجربه نکنند. برای مثال، پسرهای کوچولو دائما و بارها و بارها از پدرشان میشنوند: «پسرهای بزرگ گریه نمیکنند.» یا «سرباز شجاعی باش!» این شعارها بدین معناست «غم و اندوه را تجربه نکن» و یا «ترس را تجربه نکن».
گاهی اوقات پیام «احساس نکن» بدین معناست «هیچ نوع احساس بدنی را تجربه نکن». این بازدارنده اغلب در دوران نوزادی داده میشود. اگر این پیام خیلی با قدرت داده شود، می تواند منشاء مشکلات بسیار جدی در دوران بزرگسالی بشود. برای مثال، بچه ای که از داشتن احساس گرسنگی منع شده است، بعدها ممکن است دچار مشکلات و اختلالاتی در رابطه با خوردن بشود. در نظر بعضی از درمانگران تحلیل رفتار متقابل پیام «هیچ نوع حسی را تجربه نکن» ریشه انواع خاصی از روان پریشی است.
بعضی از والدین نوعی از این پیام را منتقل میکنند که به این شکل است: «مثل خودت احساس نکن، مثل من احساس کن.» مادر به پسر کوچکش می گوید: «من گرسنه ام، تو چی میخواهی بخوری؟» یا «من سردمه، برو لباس گرم بپوش».
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید