بازدارنده های تقابلی در تحلیل رفتار متقابل
پیامهایی که از حالت نفسانی «والد» مادر و پدر سرچشمه می گیرند بازدارنده های تقابلی نام دارند. شما آنها را بعنوان محتوای «والد» خودتان بایگانی می کنید.
الگوبرداری یا پیامهای «نشان دهنده ی راه حل» که از «بالغ» والدین به «بالغ» کودک می رسند، تشکیل دهنده ی آن چیزیست که ما آن را برنامه می نامیم.
پیامهایی از حالت نفسانی «کودک» مادر و پدر فرستاده می شوند از دو نوع مختلف هستند: بازدارنده و مجوزها. اینها در محتوای حالت نفسانی «کودک» شما بایگانی می شوند.
این پیامهای «والد» به «والد» در ابتدا بازدارنده های تقابلی خوانده شدند زیرا تصور می رفت که بر خلاف بازدارنده ها عمل می کنند. ما می دانیم که این پیامها ممکن است گاهی اوقات برخلاف بازدارنده ها باشند، ولی ممکن است تقویت کننده آنها نیز باشند و یا اصلا به آنها ارتباطی نداشته باشند. ولی هنوز نام بازدارنده های تقابلی باقی مانده است.
پیش نویس تقابلی به معنای یک سری از تصمیماتی است که به وسیله کودک بر طبق بازدارنده های تقابلی گرفته می شوند. بازدارنده های تقابلی شامل دستوراتی در مورد بایدها و نبایدها و اظهارنظرهایی در مورد مردم و جهان می شود همه ما هزاران هزار از این نوع دستورها و اظهارنظرها از والدینمان و یا جانشینان آنها می گیریم. چند نمونه از آنها از این قرارند:
«خوب باش!»
«شیطون و بازیگوش نباش!»
«شاهزاده خانم من باش!»
«سختکوش باش!»
«شاگرد اول کلاس باش!»
«دروغ گفتن کار بدیست.»
«مسائل خانه را در بیرون بازگو نکن.»
بیشتر اوقات، ما از پیش نویس تقابلی خودبه شکل مثبتی بهره می جوئیم تا از خودمان مراقبت به عمل آوریم و خود را به راحتی با جامعه وفق دهیم.
ما، به عنوان افراد بزرگسال، نیازی نداریم که فکر کنیم آیا سر میز غذا آروغ بزنیم یا نه و یا اینکه آیا مؤدبانه است که غذاهایی را که نمی خواهیم به پشت سر خود پرتاب کنیم؛ این دانش قبلا در بخش مثبت پیش نویس تقابلی ما وجود دارد. به همین ترتیب، ما ناگهان به وسط خیابان نمی دویم و با دست خود را به آتش نزدیک نمی کنیم.
بیشتر ما پیامهای پیش نویس تقابلی را داریم که تصمیم گرفته ایم به عنوان بخش منفی پیش نویس از آنها استفاده کنیم. تصور کنید که من این دستور «والدی» را در سر خود دارم که «سختکوش باش!» ممکن است من این پیام را برای موفق شدن در مدرسه و دانشگاه بکار برم، یا در شغل خود، ممکن است خیلی خوب کار کنم و ارتقاء بگیرم. ولی، در ضمن ممکن است آنقدر کار کنم که فشار بیش از حدی را به خود وارد کنم و اوقات فراغت، استراحت و روابط دوستانه ام را فدای کار کنم. اگر پیش نویس من از نوع شدید و درجه سه باشد، من پیام «سختکوش باش» را به گونه ای مورد استفاده قرار می دهم که پیامد آن زخم معده، فشارخون بالا و یا حمله قلبی باشد.
پنج دستور خاص وجود دارند که نقش ویژه ای در پیش نویس تقابلی دارند. آنها عبارتند از:
کامل باش.
قوی باش.
سختکوش باش.
دیگران را راضی و خشنود کن.
عجله کن.
اینها پیامهای سائق و یا به طور ساده سوق دهندگان نامیده می شوند.
واژه سوق دهنده به این دلیل به کار برده می شود که کودک احساس اجبار می کند که از این فرامین پیروی کند. او بر این باور است که تا زمانی که از این سوق دهندگان پیروی می کند می تواند در وضعیت خوب باقی بماند.
همه ما این پنج پیام را به شکلهای مختلف در پیش نویس تقابلی خود داریم. زمانی که من در درون خود یکی از این پیامهای سوق دهنده را بازنوازی می کنم، یک سری از رفتارهایی را که به صورت خاصی همراه با این سوق دهندگان هستند نشان می دهم. این رفتارهای مربوط به سوق دهندگان پیوسته از شخصی به شخص دیگر منتقل می شوند. با مطالعه رفتارهای مربوط به سوق دهندگان در افراد، ما می توانیم با درصد بالایی از اطمینان ویژگیهای مهم پیش نویس زندگی آنها را پیش بینی نمائیم.
مفهوم برنامه در تحلیل رفتار متقابل
برنامه شامل پیامهایی است در مود اینکه کارها را چگونه می توان انجام داد. هریک از ما هزاران نوع از این پیامهای برنامه ای را از والدین خود و با عناصر والدی خود می گیریم. برای مثال، «اینطوری می توانی…
تا ده بشمری
نام خودت را بنویسی
پوره درست کنی
بند کفشت را ببندی
یک مرد (زن) باشی
بامزه باشی
شاگرد اول بشوی
احساسهای خودت را پنهان کنی.»
همانند پیش نویس تقابلی، ما بیشتر پیامهای برنامه ای را به شکلی مثبت و سازنده به کار می بریم. ولی امکان دارد که برنامه های منفی نیز با خود داشته باشیم.
به عنوان مثال، پسری ممکن است با الگوبرداری از پدرش بیاموزد که:
«اینطوری می توانی سختکوش باشی، به خودت بیش از حد فشار بیاوری و در جوانی بمیری»
دختر کوچکی ممکن است از مادرش بیاموزد:
«اینطوری می توانی احساسهای خود را نادیده بگیری و نهایتا افسرده شوی.»
این پیامهای برنامه ای منفی را می توان به شکلی دقیق تر نشان داد، به این ترتیب که این پیامها از «بالغ» آلوده والدین می آید و در «بالغ» آلوده کودک بایگانی می شود و همچنین خیلی از پیامهای «اینطوری می توانی…» محتوای پروفسور کوچولوی والدین را تشکیل میدهد و در همان پروفسور کوچولوی کودک ذخیره می شود، به جای اینکه در «بالغ» او انباشته شود. به هر حال، این نمودار معمولا با این جزئیات نشان داده نمی شود.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید