چرا جایگاه فعلی شما در بازاریابی محتوایی ، مفید واقع نمی شود؟
قبل از آنکه با عمق بیشتری به این موضوع بپردازیم که چه چیزی باعث می شود بازاریابی محتوایی مفید واقع شود؛ بیایید نگاهی بیندازیم به اینکه چرا جایگاه فعلی شما در بازاریابی محتوایی ممکن است مفید واقع نشود.
- این موضوع، به طور کامل درباره ی شماست. به یاد دارید که مشتریان به شما اهمیتی نمی دهند؛ بلکه به خود و مشکلات خود اهمیت می دهند. ما همواره این موضوع را فراموش می کنیم؛ زمانی که درباره ی فوق العاده بودن فلان موضوع در شرکت خود توضیح می دهیم (چیزی که کسی به آن اهمیت نمی دهد) هرچه بیشتر درباره ی خود و محصولات خود صحبت کنید، آن محتوا کمتر گسترش یافته و جذاب خواهد بود.
- شما از شکست واهمه دارید. فرصت دادن به محتوای شما و کمی آزمایش، فرصت هایی را برای بازاریابی محتوایی شما آشکار می کند؛ و داستان های جدید و ارزشمندی از مشتریان پرده برداری می کند.
- جایگاه بسیار پایینی را هدف گرفته اید. بازاریابی محتوایی شما باید بهترین در صنعت شما باشد؛ بهتر از تمام رقبای شما و بهتر از هر شرکت رسانه ای یا نشردهنده در حوزه ی کاری شما.
چگونه می توانید مرجع کارشناسی قابل اعتماد در صنعت مورد فعالیت خود شوید؟
- شما به درستی منبع یابی نمی کنید. اکثر قریب به اتفاق برندها، بخشی از فرآیند بازاریابی محتوایی خود را برون سپاری می کنند. از اینکه قهرمانان محتوایی داخلی و ژورنالیست های خارجی، نویسندگان و آژانس های محتوایی را بکار گیرید تا در داستان سرایی به شما کمک کنند، واهمه نداشته باشید.
- شما در حال برقراری ارتباط بین واحدها هستید. آیا شما داستان های متفاوتی در روابط عمومی، ارتباطات سازمان، رسانه های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، و سایر رسانه ها تعریف می کنید؟ آیا تمامی واحدها یک خط داستان سازمانی نامتناقض را دنبال می کنند؟ بازاریابی محتوایی جسورانه به معنای تعریف یک داستان واحد و با ثبات توسط کل سازمان می باشد.
- شما نمی خواهید به سختی بیفتید. ست گودین، در کتاب خود به نام لینچ پین Linchpin می گوید: “اگر به طور مداوم، پا را از حوزه ی آسایش خود فراتر نگذارید، شما محکوم به وضعیت کنونی خود هستید.” گاهی اوقات، کاری کاملا متفاوت و غیرمنتظره نسبت به محتوای خود صورت دهید.
- هیچ فراخوانی برای اقدام وجود ندارد. هر قطعه ی اطلاعاتی می بایست فراخوانی برای اقدام داشته باشد. اگر اینطور نیست، دلیلی برای آن بیابید و هدف واقعی از اینکه به چه منظور آن را ایجاد نموده اید.
- بیش از اندازه بر یک کانال متمرکز شده اید. فقط به خبرنامه ی ایمیلی یا فیس بوک فکر نکنید. درباره ی مشکل مشتریان خود که حل می کنید، بیاندیشید؛ سپس، این داستان را به شکل های مختلف، همه جا برای مشتریانی که در جستجوی اطلاعات معتبر هستند، تعریف کنید.
- هیچ صاحب محتوایی وجود ندارد. شخصی در سازمان شما (احتمالا شما) می بایست مالکیت برنامه ی بزاریابی محتوایی را در دست بگیرید.
- در صنعت خود ذوب نشده اید. هر کجا مشتریان شما حضور ندارند، شما باید حاضر باشید. (چه به صورت آنلاین، به صورت کاغذی، یا شخصی).
- به اندازه ی کافی، به گوشه ی مشخصی از بازار، خدمات ارائه نمی کنید. شما باید در کنج مورد نظر خود، برجسته ترین کارشناس دنیا باشید. محدوده ی محتوایی را که با کسب و کار شما مرتبط بوده و همچنین قابل دستیابی باشد، انتخاب کنید.
- شما بیش از اندازه کُند هستید. بسیار بیزارم که این مطلب را عنوان می کنم؛ در اغلب مواقع، سرعت، بی عیب و نقص بودن را مغلوب می کند. فرآیندی مرزبندی شده برای داستان سرایی خود انتخاب کنید.
- توزیع محتوا به صورت مداوم انجام می شود. بازاریابی محتوایی، به منزله ی قول و تعهد شما به مشتریان است. تصور کنید اگر روزنامه ی صبحگاهی به موقع به دست شما نرسد، چقدر ناراحت خواهید شد. طرز فکر شما در مورد بازاریابی محتوایی، باید به همین صورت باشد. محتواها را به طور مداوم و سر وقت، توزیع نمایید. تقویم سر مقاله های بازاریابی محتوایی خود را ایجاد کنید.
- به اندازه ی کافی به آنچه مخاطبان در ذهن خود جستجو می کنند، فکر نمی کنید. به احتمال زیاد، بزرگترین بخش ترافیک، وبسایت شما از موتورهای جستجو است. اگر مطالبی که تولید می کنید با توجه به آنچه دیگران جستجو می کنند باشد، متمرکز بر مساله و نحوه ی برقراری ارتباط مشتریان با مساله خواهید بود. همچنین در جستجوها یافت می شوید!
(منبع: بازاریابی محتوایی، جو پولیتسی)
ادامه ی مقالات بازاریابی محتوایی را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید