ساختار OKR و راه اندازی آن در سازمان
بسیاری از شرکت های بزرگ برای مدیریت سازمان خود از روش و متد های مختلفی استفاده می کنند.یکی از این ابزارهای مدیریتی OKR نام دارد که شرکت هایی مانند گوگل، توییتر،لیکندین، اوراکل و ….. از آن استفاده می کنند.
اهداف سازمان به صورت کلی به دو دسته تقسیم می شوند:
اهداف موضوعی (Subjective): موضوعی به صورت کلی در جهت ارتقا و یا ایجاد یک هدف مانند ارتقا رضایتمندی مشتریان
اهداف عینی (Objective): مشخص کردن اهداف به صورت قابل اندازه گیری و عینی مثل کاهش ۵ کیلو وزن طی یک ماه آینده
در این سیستم با مشخص کردن اهداف عینی سازمان و راه های دستیابی به این اهداف، مدیریت و نظارت بر روی روند اجرای این امور، می توان نتایج را به صورت فصلی بررسی نمود.این نتایج از اعداد و ارقامی دقیق تشکیل شده که میزان بازدهی شرکت در اجرای کارهای تعریف شده را به ما نشان می دهد.
به طوری کلی این ساختار مدیریتی از دو بخش تشکیل می شود:
اهداف یا Objective : هدفی که به طور کلی و قابل اندازه گیری تعریف می شود و می خواهیم با اجرای این سیستم به آن موضوع دست پیدا کنیم
نتایج یا Key Result : معیار هایی که قابل اندازه گیری باشند و در راستای هدفی که از قبل تعیین کرده ایم قرار دارند.این معیارها بیانگر اجرای درست فرایند، در مسیر دستیابی به اهداف هستند و نشان دهنده سطح کیفی و بازدهی سازمان در حوزه مورد نظر هستند.
به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید شما صاحب یک فروشگاه زنجیره ای هستید و می خواهید طی ماه های آینده درآمد خود را افزایش دهید و بوسیله ی آن کسب و کار خود را توسعه دهید
پس به طور کلی هدف یا (Objective) شما به شرح زیر است:
افزایش ۳۰ درصدی درآمد طی سه ماه آینده
اما برای رسیدن به این هدف، چه معیارهایی نیاز است و نتایج قابل بررسی آن کدام است؟
نتایج کلیدی برای رسیدن به این هدف به شرح زیر است:
کاهش ۲۵ درصدی هزینه ها
افزایش ۲۰ درصدی سطح رضایت مندی مشتریان
۲۰ درصد درآمد ناشی از محصول جدید
به طور خلاصه با این ابزار، شما دسترسی بهتری به آمارهای پیشرفت پروژه خود خواهید داشت و معیارهای دقیق و قابل اندازگیری به شما کمک می کند تا در مسیر رسیدن به اهداف خود، گام بردارید.
ادامه مقالات مدیریت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید