دینامیت موفقیت: رادار کشتی ها
منبع دیگر قدرت های نامرئی که شناخته شده است و بر ذهن نیمه هوشیار تأثیر گذاشته است، مربوط به رادار کشتی هاست.
چرا کشتی های بخار «آندره دوریا» و «والجم» غرق شدند؟
دو کشتی مذکور که به ترتیب، «پیر کلامایی» و «اچ. جی. نوردنسون» فرماندهان آنها بودند، دقیقا در فاصله ۵۰ مایلی یک جزیره در ۲۶ جولای ۱۹۵۶ منفجر و غرق شدند. این حادثه، ۵۰ قربانی داشت. کشتی «آندره دوریا» تنها در فاصله ۱۰ مایلی توسط رادار یک کشتی دیگر به نام «استکهلم» مشاهده شد و بعد با هم برخورد کردند. همین طور یک کشتی گرانقیمت و توریستی هم با کشتی بخار «والجم» برخورد کرد که انفجار را در پی داشت. مسوول رادار کشتی توریستی بعدها مدعی شد مسیر کشتی «والجم» را روی رادار مشاهده کرده بود. هنوز هیچ دلیل محکمه پسند و قانع کننده ای برای این دو برخورد ارائه نشده است.
آیا امواج رادار کشتی ها دلیل این امر بود؟
شاید «سیدنی ای. اشنایدر» پاسخ سؤال را بداند. این نوجوان وقتی برادر دانشجویش را مشاهده کرد که از زیر هیپنوتیزم سالم بیرون آمد، به این موضوع علاقه مند شد. سیدنی، یک پزشک موفق در زمینه هیپنوتیزم شد و طی دوران پزشکی اش، مدرک مهندسی الکترونیک را هم دریافت کرد. سیدنی در جنگ جهانی دوم، یکی از اعضای مهم سیستمی شد که به I . F . F (اطلاعات، دوست یا دشمن) معروف است.
شغل او این بود که مطمئن شود تمام کشتی های خارج شده از کشور، به رادار مجهز شده اند. او متوجه شد مسئولان رادار گاهی به خواب فرو می روند و گاهی اوقات هم اصلا به یاد نمی آورند که به خواب رفته بودند.
به دلیل آگاهی از علم هیپنوتیزم و الکترونیک، متوجه شد که تمرکز رادارچی ها و ملوان ها هنگامی رخ می دهد که امواج رادار با امواج مغزی آنها منطبق و هماهنگ شود. بر اساس این نظریه، او امواج رادار را طوری تغییر داد که میزان چرت زدن و به خواب رفتن رادارچی ها کاهش یابد.
سیدنی اخیرا به ما گفت که بر اساس این نظریه توانسته است دستگاهی بسازد که تطبیق کننده امواج مغزی است. تطبیق کننده امواج مغزی چیست؟ این یک وسیله الکترونیکی است که با استفاده از تحریک کننده هایی از جنس نور و طی مراحلی از هیپنوتیزم، بر امواج مغزی اثر می گذارد. این دستگاه می تواند به تنهایی یا همراه با نوار کاست تلقین کننده استفاده شود و هیچ گونه وسیله ارتباطی دیگری به شخص وصل نمی شود.
نتایج هم تا زمانی که نور دستگاه، در هر فاصله ای، قابل مشاهده باشد، قابل ثبت است. نور مذکور، به طور میانگین، در هر سه دقیقه، تا ۹۰ درصد از مراحل هیپنوتیزم را به شخص القا می کند. طی آزمایش دستگاه تطبیق کننده امواج مغزی، هیچ کدام از افراد آزمایش شونده از وجود دستگاه و نحوه کار آن آگاه نبودند. اصلا هم به آنها گفته نشد که تحت آزمایش هستند. اما ۳۰ درصد از آنها با استفاده از نور مذکور تا مراحل بالایی برای هوشیار ماندن هیپنوتیزم شده بودند و با نور بیشتر، میزان هیپنوتیزم هم بیشتر شده بود.
ما پرسیدیم: «چرا و چگونه این دستگاه روی امواج مغزی کارساز است؟» او پاسخ داد: «درست مثل یک فرستنده تلویزیون است. مغز انسان، امواج الکتریسیته متعددی را با قابلیت های گوناگون تولید می کند. این مطلب از ۱۹۲۹ در علم پزشکی به کار گرفته شده و موجب اختراعات متعددی در این زمینه شده است، نظیر دستگاه E . E . G (آنسفالوگرام) که ثبت کننده امواج مغزی است.»
دستگاه من خیلی شبیه به فرستنده تلویزیونی عمل می کند. دلیل این هم که تصاویر روی صفحه تلویزیون، بالا و پایین نشده اند و کاملا واضح هستند، این است که امواج منتشر شده از دستگاه تلویزیون، با امواج ساطع شده از مرکز فرستنده تلویزیونی، کاملا منطبق و هماهنگ است. سرعت گیرنده امواج باید با سرعت فرستنده، هماهنگ باشد و تصویر به دست آمده هم باید این چرخه را دنبال کند. درست مثل فرستنده مرکز تلویزیونی، تطبیق کننده امواج مغز هم امواج هماهنگ و یکنواخت را تولید می کند.
“با این تحریک، امواج ساطع شده از این دستگاه موجب می شود امواج مغزی هم هماهنگ و منطبق با آن عمل کنند. در این نقطه، هیپنوتیزم رخ می دهد و موجب هوشیار شدن فرد می شود. این همان قدرت نامرئی است که بر ذهن نیمه هوشیار تاثیر می گذارد و باعث می شود تا هوشیاری به فرد باز گردد.”
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید