تجربیات درونی بازگو شده

تجربیات درونی بازگو شده

همانطور که دیده ایم، کودک باورهای پیش نویس را به عنوان تلاشی برای معنادار ساختن تجربیات عاطفی ناتمام و ناقص خود به کار می گیرد تا این تجربیات را به بهترین نحو ممکن کامل سازد. افزون بر این روند شناختی، شخص ممکن است همین مسیر را به صورت جسمانی طی کند . یعنی به صورت تغییر و تحولات بدنی. برای اینکه بتواند انرژی را از نیازهای برآورده نشده منحرف سازد، ممکن است این انرژی در مسیر فشارها و یا ناراحتی های جسمانی بکار گرفته شود.

قبلا مثالی در این مورد آورده ایم. حتما آن نوزادی را که به طور مداوم به سمت مادرش می رفت ولی هیچ پاسخی دریافت نمی کرد به یاد دارید. بنابراین بعد از مدتی او شانه هایش را به صورتی قفل شده به سمت بالا نگه می دارد تا بتواند خود را از اینکه به سوی مادرش برود باز دارد. با اینکه این وضعیت با ناراحتی همراه است ولی به سوی مادر رفتن و دیدن بی توجهی او دردناک تر است.

او سپس آگاهی خود را از نیازهای اصلی و همچنین از اینکه شانه هایش را منقبض و بالا نگه می دارد، سرکوب می کند. و در دوران بزرگسالی احتمالا درد و ناراحتی را در ناحیه شانه ها، گردن و پشت تجربه خواهد کرد.

افراد دامنه وسیعی از فشارها، ناراحتی ها، و ناخوشی های جسمی دارند که ریشه در باورهای پیش نویس آنها دارد. این ناراحتی ها و فشارها ممکن است در رفتارهای قابل مشاهده آشکار نباشد ولی توسط خود شخص بازگو و گزارش شود. گاهی اوقات، گرفتگی های عضلانی طوری سرکوب می شوند که تا وقتی که ماساژ داده نشوند، شخص از وجود آنها آگاهی نمی یابد.

خیال پردازی

حتی وقتی که عملا هیچکس بر طبق باورهای پیش نویس من عمل نکند، ممکن است خودم چنین رفتارهایی را خیال پردازی کنم. این رفتارهای تخیلی ممکن است در مورد رفتارهای خودم و یا دیگری باشد.

به عنوان مثال، دیوید گاهی اوقات تصور می کند که تنبیه می شود و یا به زندان می افتد زیرا به نامزد خود حمله های بدنی کرده است. او همواره تصور می کند که مردم پشت سرش او را تحقیر می کنند و در مورد تمام اشتباهات او صحبت می کنند.

گاهی اوقات تخیلات به شکل تصویری بزرگ منشانه از بهترین وضعیت ممکن در می آید یعنی او تصور می کند بهترین نامزد را پیدا کرده است که صددرصد پذیرای اوست و هرگز رفتاری نمی کند که از نظر دیوید طرد و بی توجهی باشد.

منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)

ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…