بازاریابی محتوا : بازاریابی با فروش کمتر
اساسا بازاریابی محتوایی، هنر برقراری ارتباط با مشتریان فعلی و احتمالی، بدون فروش است. نوعی بازاریابیِ پیوسته و مداوم است. به جای آنکه محصولات خود را بالا و پایین کنید، اطلاعات را تولید کنید که پیوسته سطح آگاهی مشتریان را بالا می بَرَد؛ و احتمالا موجب ترغیب آنها به ایجاد یک ارتباط عاطفی Emotional می شود.
ماهیت و اساس این استراتژی بر این باور است که اگر ما، بعنوان کسب و کار، اطلاعات مستمر و ارزشمند برای خریداران تولید کنیم، آنها در نهایت، با داد و ستد و وفاداری خود پاداش ما را خواهند داد.
اشتباه برداشت نکنید، تضمین های فروش، بازاریابی ویژگی ها و منافع محصول و رضایت نامه های مشتریان قبلی مبنی بر این که شما عالی بوده اید، جایگاه شان محفوظ است. بسیاری از شرکت ها، از این قبیل اطلاعات در اختیار دارند. مشکل این قبیل اطلاعات این است که فقط در زمانی که مشتری احتمالی آماده ی خرید از شما می باشد، مفید خواهند بود.
در مورد ۹۹درصد بقیه ی مواقع که مشتریان آماده ی خرید نیستند چه؟ این موقعیت، همانجایی است که بازاریابی محتوایی نقش خود را ایفا می کند. (جو پولیتسی)
زمانی وجود داشت که پرداختن به رسانه های سنتی، بهترین و اثربخش ترین راه برای فروش محصولات و خدمات بود؛ اما دیگر نیست.
آگاه کردن یا سرگرم کردن
کسی که در تلاش است بین آموزش و سرگرمی تمایز ایجاد کند، گام اول در مورد هیچ یک را نمی داند. (مارشال مارک لوهان)
ده سال پیش، من این فرصت را داشتم که با کِرِک چیفیتز، مدیر عامل Story Worldwide، که یک شرکت جهانی در زمینه ی بازاریابی محتوایی است، نهار صرف کنم. صحبت های آن روز او، همراه با من است.
چیفیتز گفت: “آگاه نمودن یا سرگرم کردن.” “برندها چه گزینه هایی در حین ارتباط با مشتریان فعلی و احتمالی خود دارند؟ برندها بهترین چیزی که در چنته دارند، در زمان تعریف داستان های جذاب به مشتریان خود عرضه می کنند.”
در واقع، شما چهار گزینه دارید:
- شما می توانید به مشتریان خود آگاهی دهید و به آنها کمک کنید تا زندگی بهتری داشته باشند؛ مشاغل بهتری بیابند؛ یا در شغل فعلی خود موفق تر باشند
- همچنین، می توانید انتخاب کنید مشتریان خود را سرگرم کنید و با آنها تعامل عاطفی ایجاد کنید. این دو انتخاب کمک می کند شما یک پیگیری ایجاد کنید.
- انتخاب سوم شما این است که محتوای مبهم و عاری از اشتیاق ایجاد کنید که هیچ اثری ندارد. محتوا می تواند پیش برنده و ترفیعی باشد؛ همچنین می تواند مفید و سرگرم کننده باشد. اما به دلیل کیفیت، سازگاری Consistency و یا مسائل برنامه ریزی به وسیله ی مشتریان شما نادیده گرفته می شود.
- گزینه ی چهارم شما این است که پول خود را صرف بازاریابی سنتی نظیر: تبلیغات، ایمیل های مستقیم و روابط عمومی نمایید. باز هم تکرار می کنم که این قبیل فعالیت ها مشکلی ندارد.
(منبع: بازاریابی محتوایی، جو پولیتسی)
ادامه ی مقالات بازاریابی محتوایی را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید