گاو بنفش: راز موفقیت تفکر است
یکی از دوستانم به نام تریسی شغلش را در دفتر چاپ و نشر روزنامه رها کرد تا مستقل کار کند. با استفاده از دفترچه ی اطلاعات، توضیحاتی یافت و نامه ی فرم همکاری در عرصه ی تبلیغات را برای صدها بازاریاب حرفه ای و مدیران بازاریابی در شمال شرق کشور فرستاد. این کار، تبلیغات گران قیمتی است که البته چندان هم تاثیر ندارد. احتمالا هر مدیر بازاریابی که نیاز به شرکتی برای تبلیغات دارد، اکنون آن را دارد و اگر به دنبال شرکت جدیدی به این منظور باشد خیلی بعید است که بسته ی «فدکس» درخواست نشده ای را باز کند و به تریسی تلفن بزند. حال او باید چه کند؟
بعد از گفت و گو با تریسی به او پیشنهاد دادم که روی نکات برجسته ی ریز تمرکز کند. تخصص و زمینه ی کاری او دارویی بود. او هم این کار را برگزید. در حقیقت او یک قدم جلوتر رفت؛ جراحان پلاستیک. تریسی تصمیم گرفت که برای جراحان پلاستیک بهترین نشریه ی دنیا را منتشر کند. اگر شرکت های داروسازی بخواهند تبلیغ داشته باشند و به طور موثر با مردم ارتباط برقرار کنند، باید با تریسی تماس بگیرند.
او همه ی مجلات و همایش ها را می شناخت و با اغلب پزشکان هم آشنا بود. او فهرست اسامی رابطین را در دست داشت. او تنها شخص و بهترین گزینه برای این کار بود. هرکسی برای کاری در این مجله تبلیغ می کرد نام تریسی را در دفترچه تلفن خود داشت و او نیز نام این افراد را در فهرست خود قرار داده بود.
اگر شغل شما این بود که برای ارائه ی محصول خود به جراحان پلاستیک، در جهان نشر، بهترین گزینه را برگزینید، چه کسی را انتخاب می کردید؟
رمز موفقیت تریسی این بود که نشریه ای را منتشر کرد که منحصر به فرد و اولین در نوع خود بود و همین موضوع او را از بقیه متمایز نمود و باعث شد تا در کار خودش پیشرفت کند.
«رابین واترز» به هدفش رسید
آخرین باری که به فروشگاههای زنجیرهای ارزان قیمت «کی مارت» رفتید، چه زمانی بود؟ اگر مثل بسیاری از خوانندگان این کتاب باشید حدس می زنم بگویید: «خیلی وقت پیش». اما این جمله را برای فروشگاههای زنجیره ای شرکت «تارگت» نمی گویید. تارگت گزینه ی ارزان قیمت در میان اغلب فروشندگان حرفه ای، جدی و عجیب و غریب است. منظور افرادی است که برای آن هزینه می کنند.
چگونه شرکت تارگت به این نقطه رسید؟ مطمئنا از طریق تبلیغات نبود، گرچه تبلیغات گاهی خوب است. اما نه همیشه! علت آن، وجود افرادی مثل رابین واترز، معاون طراحی، خط مشی و ویژگی های تکنیکی این شرکت است (بله. این لقب واقعی آنهاست). رابین کسی بود که شرکت را تشویق به ساخت نوعی قوری چای، برای عرضه و فروش کرد. او کسی بود که به طرز عجیبی به دنبال ساخت سرویس های قاشق، چنگال و کاردهای نقره ی ارزان، اما با کیفیت برای سر میز ناهارخوری مردم بود و همین طور ساخت انواع خودکارهای فانتزی با پایه های متحرک و اشیای شناور در آن.
به جای صرف هزینه، زمان و تلاش، برای خرید سهم بازار از طریق تبلیغات، شرکت تارگت کشف کرد که با عرضه ی کالاهای انحصاری با کیفیت و شگفت انگیزتر از آن، با قیمت ارزان می تواند بدون صرف بودجه ی بالا پیروز میدان باشد.
کالاهای با کیفیت که افراد علاقه مند به اجناس جدید، متقاضی آن هستند و در مورد آن بحث می کنند، هسته ی اصلی راهبردهای شرکت تارگت است. اگر شرکت خرده فروش بزرگ تارگت با فروشگاه های زنجیره ای می تواند رقبایی چون «کی مارت» و «سیرز» را از میدان به در کند، چه چیزی باعث می شود که شما بسیار بهتر از شرکت های بزرگ نباشید؟
راز موفقیت تارگت در تفکر معاونش بود که به دنبال یک نوآوری بود تا هم فروشگاه را مطرح کند هم باعث بهتر شدن کیفیت زندگی مردم شود.
منبع: (گاو بنفش، اثر ست گادین)
ادامه ی مقالات گاو بنفش را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید