پیش نویس فرعی در تحلیل رفتار متقابل

پیش نویس فرعی در تحلیل رفتار متقابل

“فانیتا انگلیش” نوع زهرآگینی از پیام پیش نویس را توصیف کرده که آن پیش نویس فرعی نامیده است. در اینجا، یکی از والدین بازدارنده ای منتقل می کند و به آن این پیام غیرکلامی را می افزاید: «امیدوارم این بلا سر تو بیاد تا به سر من نیاد.»

برای مثال، مادری که در دوران کودکی خود این پیام پیش نویسی را داشته است که «وجود نداشته باش»، ممکن است پیام «وجود نداشته باش» را به دختر یا پسر خود انتقال دهد. مادر در پروفسور کوچولوی خود ممکن است بر این باور باشد که بدینوسیله می تواند به شکل سحرآمیزی از بازدارنده خودش رهایی یابد. در سطح روانشناختی ممکن است این پیام را به فرزند خود انتقال بدهد: «اگر تو بیفتی بمیری من مجبور نیستم بمیرم.» بنابراین این بازدارنده مانند «سیب زمینی داغ» است که نسل به نسل منتقل میشود.

گاهی اوقات پیش نویس فرعی ممکن است شکل یک وظیفه و تکلیف خانوادگی و یا نفرین خانوادگی را داشته باشد، به گونه ای که تمام نسل ها پایان و سرنوشت مشابهی داشته باشند. فانیتا انگلیش مرد جوانی را مثال می زند که زمانی داروهای روانگردان (ایجاد کننده روان پریشی) مصرف می کرده است. او به روانشناسی علاقه مند شد. داروها را کنار گذاشت و به عنوان یک درمانگر شروع به کار کرد. به هر حال، به زودی مشخص شد که او در روند درمان مراجعینش خرابکاری می کند، یعنی پیامهای پوشیده و پنهانی به آنان میدهد که این مفهوم را دارند: «بزن همه چیز را خراب کن و برو توی دیوانه خانه!»

سرپرست او متوجه این قضیه شد و مرد جوان خودش برای درمان مراجعه کرد. در جریان تجزیه و تحلیل پیش نویس زندگی، او متوجه شد که فرمان «به دیوانه خانه برو» (دیوانه باش) را به عنوان سیب زمینی داغ از مادر خود دریافت کرده است، و او دریافت که با مصرف آن داروهای روانگردان اوامر مادر خود را اطاعت کرده است.

زمانی که او خودش یک درمانگر شد، سعی کرده بود که همین سیب زمینی داغ را به مراجعین خود بدهد. وقتی که او و درمانگرش به بررسی تاریخ خانوادگی او پرداختند، دریافتند که همین سیب زمینی داغ «دیوانه شو» حداقل در دو نسل گذشته وجود داشته است. در واقع هیچ یک از آنان به دیوانه خانه نرفته بودند ولی هر نسلی اعتقاد داشت که تنها در صورتی می تواند از پیامد آن اجتناب کند که از روش جادویی انتقال آن به شخصی دیگر استفاده کند.

منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)

ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…