دینامیت موفقیت: دیدن فرآیندی یاد گرفتنی ست
بسیاری از افراد در هنگام دیدن، قدرت و شکوه اطراف خود را مشاهده نمی کنند و در واقع، اطلاعات داده شده به مغز توسط فرایند ذهنی را به درستی پالایش نمی کنند. در نتیجه، چیزها را می بینند، بدون آنکه معنایشان را عمیقا درک کنند؛ یعنی به عبارتی، ما ظواهر فیزیکی آنها را بدون دریافت مفهوم می بینیم.
این کار ما نشان می دهد که نگرش ذهنی مثبت را به همراه تصاویر و اطلاعات به مغز خود منتقل نمی سازیم. آیا زمان کنترل تصاویر ذهنی تان فرا نرسیده است؟ تصاویر ذهنی همانند تصاویر فیزیکی و ظاهری نیست، ولی درست مثل تصاویر ظاهری، نامرتب می شوند و شما را دچار سردرگمی می کنند و در نتیجه، به شما و دیگران آسیب می رسانند.
دو ضعف مهم در بینایی، نزدیک بینی و دوربینی است. این دو ضعف، در تصاویر ذهنی ما نیز وجود دارند. شخصی که نزدیک بینی ذهنی دارد، قادر به دیدن اشیا و احتمالات دورتر نیست. او تنها قادر است به مشکلات نزدیک و دم دست فکر کند و از تفکر و برنامه ریزی برای آنچه در آینده رخ خواهد داد، عاجز است. شما هم در صورتی که قادر به برنامه ریزی، تصمیم گیری و پایه گذاری برای آینده تان نباشید، نزدیک بین ذهنی هستید.
از طرف دیگر، شخصی که دوربینی ذهنی دارد، قادر به دیدن احتمالات نزدیک نیست. او موقعیت های موجود را نمی بیند و تنها دنیایی خیالی از آینده را مشاهده می کند که هیچ ارتباطی با زمان حال ندارد. او می خواهد به جای پله پله بالا رفتن، ناگهان به قله برسد.
آنها آنچه را دیدند، شناسایی کردند
با توجه به آنچه گفته شد، برای بهبود فرایند دیدن، هم دوربینی ذهنی و هم نزدیک بینی ذهنی شما باید تقویت شود. مزایای دیدن آنچه پیش روی شماست، آن هم به طور عمیق، بسیار گسترده است. سال ها بود که مردم ساکن در شهری کوچک به نام «داربی» در ایالت مونتانا آمریکا به آنچه که «کوه کریستال» نام داشت، نگاه می کردند. این کوه از آن رو کریستال نام داشت که عمل فرسایش موجب بیرون زدن کریستال هایی براق – مثل سنگ نمک – از دیواره کوه شده بود.
در ۱۹۳۷، تأسیساتی برقی در نزدیکی این کوه بنا شد، اما تا ۱۹۵۱، هیچ کس این زحمت را به خود نداد که تکه ای از این سنگ های درخشان را بردارد و نگاهی دقیق به آن بیندازد. در همان سال یعنی ۱۹۵۱، دو نفر از ساکنان شهر داربی، آقای «ای. بی. کاملی» و آقای «ال. آی. تامپسون» به نمایشگاه مواد معدنی که در شهرشان برگزار شده بود رفتند. آنها واقعا هیجان زده شده بودند. در آنجا نمونه هایی از ماده ای معدنی به نام بریلیوم وجود داشت که به استناد برچسب روی آن، کاربرد آن در فعالیت های اتمی و تحقیقات مربوط به آن بود.
کاملی و تامپسون، خیلی سریع ادعا کردند که کوه کریستال، حاوی بریلیوم است. تامپسون، نمونه ای از سنگ کوه کریستال را به سازمان معادن در «اسپوکان» فرستاد و همراه با آن، درخواست فرستادن کارشناسی برای مشاهده این منبع عظیم از مواد معدنی را مطرح کرد.
کمی بعد در همان سال، سازمان مذکور، بولدوزری فرستاد تا کوه را بشکافد و سنگ های بیشتری را بررسی کند. نهایتا معلوم شد که کوه کریستال، حقیقتا یکی از بزرگ ترین منابع بریلیوم در جهان می باشد. امروزه چندین و چند کامیون به بالای کوه می روند، پر از سنگ های سنگین می شوند و دوباره راه پایین را در پیش می گیرند و این در حالی است که فرستادگان شرکت فولاد آمریکا و دولت ایالات متحده، با دستانی پر از پول، انتظار رسیدن آنها را می کشند.
تمام اینها به خاطر دو مردی است که نه تنها با چشمانشان دیدند، بلکه خود را به زحمت انداختند و از ذهنشان نیز برای دیدن استفاده کردند. امروزه این دو مرد، از ثروتمندترین افراد به حساب می آیند.
یک شخص دوربین ذهنی هرگز قادر به انجام آنچه کاملی و تامپسون کردند نیست، چون تصاویر ذهنی اش در دوردست هاست. او تنها می تواند ارزش های دورتر را ببیند و از مزایای در دسترس خود استفاده نمی کند. آیا چنین مزایایی در پشت در خانه شما هم هست؟ به اطرافتان نگاه کنید. هنگامی که کارهای روزانه را انجام می دهید، آیا با نقاط دلخوری و مشکل ساز مواجه نمی شوید؟ شاید به راهی برای برطرف کردن آنها فکر کنید – راهی که نه تنها برای شما، بلکه برای دیگران هم مفید باشد.
بسیاری از افراد، تنها با دیدن این احتیاجات کوچک، میلیون ها میلیون ثروت به چنگ آوردند. آنهایی که چیزهای کوچکی مثل سنجاق قفلی، گیره کاغذ یا حتی زیپ شلوار را اختراع کردند، همین کار را انجام دادند. به اطرافتان نگاه کنید. دیدن را بیاموزید. شاید شما هم در حیاط خلوت خانه تان الماس های فراوان پیدا کنید.
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید