برندسازی شخصی: گوشهی امن تان را صاحب شوید
صاحبشدن گوشهی امن یعنی قلمروی پادشاهی کوچکی راه بیندازید که در آن خودتان پادشاه یا ملکهی چیز خاصی باشید. وقتی مردم به آن گوشهی امن فکر میکنند، شما را یادشان میآید. این گوشهی امن و برند شخصی شما مترادف هم میشوند.
برای ایجاد گوشهی امن، میتوانید حوزهی خاصی را انتخاب کنید که در آن متخصص و مدعی شوید. اگر گیر کردید، از خودتان بپرسید کدام مسائل هستند که در حل آنها مهارت خاصی دارید؟ یا بهنظر میرسد چه کسی جذب شما میشود؟ سالها پیش مراجعان من فقط وکیلها بودند. خودم واقعا مطمئن نبودم که آیا میخواهم آنها مخاطب هدفم باشند یا نه. ولی وقتی فکر کردم دیدم وکیلی من را بزرگ کرده، با وکیلی ازدواج کردهام و یکی از همسایهها و بسیاری از دوستانم هم وکیل بودهاند. تخصص در این گوشهی امن برای من انتخابی مسلم و آسان بود.
وقتی گوشهی امنی برای خودتان پیدا میکنید، باید دور خدمترسانی به بقیه افراد را خط بکشید. جهان پر از متخصص است و شما نمیتوانید در همه چیز مهارت داشته باشید. بسیاری از مراجعانم میترسند مردم را از گوشهی امنشان حذف کنند؛ چون «اگر آنقدر زمینه کاریام محدود شود که هیچ کار یا مراجعه برایم نماند چه؟» از آنجا که میترسند کسانی را که مخاطب هدفشان بهشمار نمیآیند رها کنند، دامنهی مخاطبانشان زیادی گسترده میشود. این اشتباه را نکنید: شما که نمیخواهید در نهایت هیچ گوشهی امنی برایتان نماند و به هیچ تخصصی مشهور نباشید؟
اگر اصلا نمیدانید چطور افرادی را برای گوشهی امن تان انتخاب کنید، به کسانی فکر کنید که از کار کردن با آنها خوشتان میآید و فعلا آنها را گوشهی امن در نظر بگیرید. فرض کنیم شما تاتوکار هستید و میبینید از کار کردن با جوانان بیشتر خوشتان میآید و تاتوی مورد علاقهتان هم گل رز است. به این معنی نیست که با مراجعان دیگر کار نمیکنید؛ بلکه به همه میفهمانید که بهطور ویژه دوست دارید با جوانانی که تاتوی گل رز میخواهند کار کنید. گوشهی انتتان را به یک یا دو گزینه محدود کنید و بعد، شروع کنید هر چه بیشتر دربارهی مخاطب هدفتان اطلاعات جمع کنید. در هفته دوسه ساعت برای اطلاعات گرفتن دربارهی گوشهی امن تان وقت بگذارید. دنبال پاسخ پرسشهایی مثل این باشید: گرایشهای اصلی در این صنعت کداماند؟ این افراد در چه نوع نشستهایی شرکت میکنند؟ در شرکت ما چه کسی به انجمنی تخصصی در این زمینه وابسته است یا تخصصی دارد که میتوانم از او یاد بگیرم؟
خودتان را بهعنوان متخصص در آن زمینه جا بیندازید. در حوزه تخصصیتان به شخصیت مرجع تبدیل شوید تا آن گروه خاص از مردم برای کمک یا پشتیبانی بهسراغتان بیایند. در کار پیشینم در شرکت مشاوره، اگر کاری در رابطه با وکیلها وجود داشت، همیشه به من ارجاع داده میشد. بهنظرم بقیه همه از این نوع کارها وحشت داشتند؛ ولی برای من کاری لذتبخش بود.
متخصص شوید. مقاله و وبلاگ بنویسید، سخنرانی کنید و هر کار دیگری که به شهرتتان در آن گوشهامن کمک میکند.
در گوشهی امن تان مدعی باشید: آن را صاحب و به آن مشهور شوید.
(منبع: برندسازی شخصی، سوزان کریتون)
در ادامه مقالات برندسازی شخصی همراه ا باشید …
دیدگاهتان را بنویسید