پدیدۀ تیم توانسته است کار سازمانها را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. روی آوردن به تیم ایجاب کرده است که اعضای سازمان شیوۀ همکاری با یکدیگر را بیاموزند، اطلاعات مبادله کنند، اختلافها را از بین ببرند و منافع شخصی را فدای منافع تیم و سازمان نمایند.
تیمهایی که از نظر عملکرد در سطح عالی هستند، دارای ویژگیهای مشترک میباشند. آنها اصولاً کوچک هستند و افرادی که به عضویت آنها در میآیند دارای مهارتهای مختلف و گوناگون میباشند، مثل مهارت فنی، مهارت در حل مسئله، تصمیمگیری و روابط انسانی. در تیم افراد نقشهای مختلف بر عهده میگیرند و در جای مناسب قرار میگیرند.
معمولاً تیم نسبت به یک هدف مشترک دارای تعهد است، اعضای تیم هدفهای خاصی را معین میکنند، تیم دارای رهبر و ساختار است و دارای مسیر مشخصی میباشد و فعالیت خود را در کانون خاصی متمرکز میکند.
اعضای تیم، به صورت انفرادی و گروهی، خود را در برابر کارهای تیم مسئول میدانند و تیم دارای یک سیستم ارزشیابی است که معمولاً پاداشها بر آن اساس پرداخت میشود. تیمهایی که از نظر عملکرد در سطح عالی میباشند، اعضای آنها اعتماد متقابل به یکدیگر دارند.
تشکیل تیمی که اعضای آن بتوانند دارای روحیه همکاری بالایی باشند، کار چندان سادهای نیست. مدیریت برای تبدیل افراد به اعضای فعال تیم، باید کسانی را به عضویت تیم درآورد که از نظر روابط انسانی دارای مهارت بالایی بوده و به عنوان عضو تیم اثربخش، از نظر همکاری با سایر اعضا، آموزش لازم را دیده باشند و سازمان، به سبب تلاش گروهی به افراد(اعضای تیم) پاداش مناسب بدهد.
هنگامی که تیم به حالت اشباع در میآید و نمیتواند از نظر عملکرد اثربخش باشد، مدیر باید دست به کار شود، زیرا افراد تیم دارای روحیۀ سازگار شدهاند و به گونهای دچار رخوت و بیتحرکی گردیدهاند. مدیریت باید به این افراد آموزش و راهنماییهای لازم را بدهد و پیوسته درصدد پیشرفت و اصلاح اعضا برآید.
(منبع: رفتار سازمانی ترجمهی دکتر علی پارساییان و دکتر سید محمد اعرابی)
دیدگاهتان را بنویسید