حادثه ی نافرجام IBM PC ؛ روشن شن موتور روابط عمومی
در مبحث گسترش خطی یک نام تجاری گفتیم که ، این کار پتانسیل روابط عمومی را تضعیف می کند، اما در مورد کامپیوتر های شخصی آی بی ام، این مورد فرق می کند. چیزی که باعث روشن شدن موتور اطلاع رسانی در مورد این محصول شد، این بود که آنها اولین کامپیوتر شخصی شانزده بیتی را به بازار عرضه کردند.
این دستاورد آنقدر مهم بود که نام ضعیف گسترش خطی را تحت الشعاع قرار داد. سایر کامپیوترهای شخصی که تا آن زمان وجود داشت، همه با هشت بیت برای بازار منازل طراحی شده بودند. جنجالی که به دنبال تولید این کامپیوتر ها به راه افتاد، شگفت آور بود. در سال ۱۹۸۳، برای اولین بار تصور یک شی بی جان بر روی مجله ی تایم، به جای تصویر یک انسان قرار گرفت، و آن هم کامپیوتر شخصی آی بی ام بود.
بیست سال بعد هم در سالگرد ورود این کامپیوتر، مراسمی با شرکت مهم ترین افراد این صنعت از جمله بیل گیتس برپا شد که باز هم اطلاع رسانی مطلوبی به ارزش میلیون ها دلار در پی داشت.
در تاریخ حرفه ی روابط عمومی، جایگاه ارائه ی کامپیوترهای شخصی آی بی ام در بالاترین مرتبه و در کنار معرفی دستگاه های زیراکس ۹۱۴ و دوربین پولاروید قرار دارد، اما با یک تفاوت. زیراکس و پولاروید توانستند نام های تجاری بزرگی بسازند، اما این کامپیوتر جدید هیچ کاری برای شرکت آی بی ام نکرد، فقط باعث شد زیان های مالی فراوانی به این شرکت وارد شود. گسترش خطی همیشه باعث این اتفاق می شود.
فکر می کنید آژانس روابط عمومی IBM پیشنهاد ساخت یک نام تجاری جدید را به آنها توصیه کرده بود؟ من که فکر نمی کنم. در واقع در این زمینه نباید هیچ حسابی روی این آژانس ها باز کنید، چون آنها از گسترش خطی استقبال می کنند، چرا که با گسترش خطی نام قبلی، شما همچنان باید با این آژانس کار کنید.
پیامدهای گسترش خطی را در نظر بگیرید. وقتی شما گستره ی تولیدات خود را افزایش می دهید، نقطه ی تمرکز خود را گم می کنید. این کار مثل همان اتفاقی که برای آی بی ام افتاد، مصرف کننده را سردرگم می کند. آی بی ام چیست؟ یک کامپیوتر اصلی mainframe یا یک کامپیوتر شخصی PC؟
(منبع: سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی، آل ریس_لورا ریس)
ادامه ی مقالات روابط عمومی (PR) را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید