حسرت تکراری ترین عکس العمل ما به دستاوردهای یک کارآفرین موفق است که از همان ایده های ما استفاده کرده است. شاید هم این کارآفرینان ایده هایی بسیار سطح پایین تر و ابتدایی تر نسبت به ایده های ما را دنبال کرده و با جسارت به موفقیت در آن رسیده اند. این در حالی است که بسیاری از ما فقط به خاطر داشتن یک حقوق ثابت و مزایایی مانند بیمه و شرایط دیگر حاضر به پذیرفتن ریسک نیستیم.
اما برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق در وهله اول باید از یک حقوق بگیر ساده فاصله بگیریم و چند نکته را رعایت کنیم که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
جسارت لازمه تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق
وقتی که به دنبال اجرای یک ایده جدید هستیم بهانه آوردن بسیار راحت است، برای بعضیا نبود سرمایه، برای برخی بروکراسی اداری و برای برخی هم ثابت ماندن در شرایط فعلی. اما یک کارآفرین موفق به نتیجه کار خود ایمان قلبی دارد و حتی اگر لازم باشد از پسانداز خانواده استفاده کرده تا ایده خود را به نتیجه برساند. گاهی خرج کردن ۵ میلیون تومان از پس انداز خانواده درد آور است، اما ما را به نتیجه می رساند که می تواند یک عمر ما را تضمین کند.
پس هیچ وقت فکر نکنید که یک کارآفرین موفق تفاوت بسیار زیادی با ما به عنوان یک حقوق بگیر ساده دارد. آنها تنها جسارت رفتن در جریان های ناشناخته و جدید را دارند. گاهی این جسارت به صورت ریسک برای خرج کردن پس انداز خانواده و گاهی هم به صورت رها کردن کار ثابت با حقوق ثابت.
همه چیز را همگان دانند!
ضرب المثل شیرین فارسی میگوید که با یک دست نمی توان دو تا هندوانه را بلند کرد! چرا اتفاقا می توان چند هندوانه کوچک را با هم حمل کرد، ولی منظور ضرب المثل چیز دیگری است. اگر شما شیمیدان هستید دلیل این می شود که همه قوانین فیزیک، قوانین اقتصاد و حسابداری و حتی قوانین بازاریابی و تبلیغات را هم بشناسید. پس اگر قرار است وارد یک حوزه خاص شوید حتماً باید از دیگران هم کمک بگیرید.
یک کارآفرین موفق میداند که برای هر قسمت از کسب و کار خود نیاز به چه تخصصی دارد و چه افرادی میتوانند این تخصص را به او هدیه دهند. شاید شما از لحاظ فنی بتوانید بهترین ماشین را تولید کنید، اما اگر به خوبی این ماشین را به مشتری معرفی نکنید، فروشی نخواهید داشت و باید کسب و کارتان را رها کنید.
کارآفرینان موفق روی چیزی که مهارت دارند متمرکز می شوند
نمیدانم سریال بریکینگ بد به عنوان بهترین سریال تاریخ سینما را دیده اید یا خیر؟! اما شخصیت اصلی داستان فقط یک معلم شیمی ساده بود که برای درمان سرطان خود نیاز به پول داشت، او وقتی فهمید که با تولید شیشه می تواند پول زیادی به دست بیاورد، فقط و فقط از علم شیمی برای تولید شیشه استفاده کرد و از ابزارهای تخصصی در زمینه فعالیت خود کمک گرفت.
حالا شما هم قرار نیست که شیشه تولید کنید! فقط اگر میخواهید یک کارآفرین موفق باشید باید حتماً روی مهارت اصلی خود متمرکز شوید و بیشتر برنامهریزی خود را بر مبنای آن پیاده سازی کنید.
اگر در کار با ابزارهای نجاری مهارت دارید، عروسک چوبی و وسایل تزیینی چوبی درست کنید و فروش آن را به یک بازاریاب یا به یک شخص آشنا به حوزه بازار واگذار کنید.
تصمیمی در حد مرگ و زندگی!
تجربه نشان داده که تنبلی و عدم تمایل به تغییر وضعیت فعلی اصلی ترین عاملی است که ما را از حرکت به سمت استفاده از خلاقیت و کارآفرینی باز می دارد. در سریال بریکینگ بد شخصیت اصلی می دانست که اگر یک کار جدید را شروع نکند، به احتمال زیاد در اثر سرطان خواهد مرد. بنابراین یک عامل انگیزشی بسیار قوی به نام زندگی داشت و از همین عامل انگیزشی به عنوان بهانه ای برای شروع یک کسب و کار جدید استفاده کرد.
یک کارآفرین موفق برای شروع کار خود انگیزه ای مثال زدنی و جالب توجه دارد. این انگیزه می تواند بدست آوردن پول بیشتر نسبت به حقوق ثابت باشد، میتواند جدا شدن از یک وضعیت فعلی و تکراری باشد یا حتی بهانهای برای رسیدن به یک هدف خاص. پس شما هم اول انگیزه اصلی خود را پیدا کنید و بعد از آن گام بردارید.
از ابزارهای ساده استفاده کنید
اگرچه آمار دقیقی از لحاظ سرمایه اولیه کارآفرینان موفق در سطح دنیا نداریم، اما معمولاً اکثر آنها افرادی بودند که سرمایه اصلی خود را خلاقیت و پشتکار معرفی کردند. از بیل گیتس به عنوان صاحب قدرتمند و ابرقدرت مالی دنیا گرفته تا کارآفرینان کوچکتری که در سطح ایران فعال هستند، همگی به شکلهای مختلف از ساده ترین و ارزان ترین ابزارهای ممکن برای رسیدن به هدف خود کمک گرفته اند.
یک بار دیگر به والتر وایت در سریال بریکینگ بد برگردیم که برای اولین بار مجبور شد که از آزمایشگاه مدرسه دزدی کند. همین وسایل دزدی سرمایه اولیه کسب و کار تولید شیشه والتر وایت شدند که به مرور زمان تبدیل به امپراطور شیشه شد. اگرچه این خیال پردازی به دور از واقعیت است، اما باید بپذیریم که موفقیت از همان گام های کوچک اولیه شروع می شود.
برنامه ریزی کنید حتی برای چند ساعت آینده
مسلماً شما نمیدانید که نتیجه فعالیت و کسب و کار تجاری شما به کجا خواهد کشید. اما حداقل این را می دانید که مسیر شما از کجا شروع می شود و گام کوچک بعدی آن کجاست. مثلاً شاید شروع فعالیت شما تغییر کوچکی در یک ابزار معمولی مانند فلاسکچای باشد. اما در گام های بعدی به سراغ تولید محصولات پیچیده تر و پیشرفته تر خواهید رفت که احتمالاً برای چند سال آینده خواهد بود.
چیزی که در اینجا می تواند خیلی خطرناک و حتی آسیب زا باشد، تمرکز بیش از حد روی گام های دور تر در سال های بعد است. اگرچه داشتن دیدگاه به مسیرهای دورتر برای پیشرفت مناسب است، اما به همان اندازه می تواند ناامید کننده باشد و شما را در طول مسیر اذیت کند. یک کارآفرین موفق باید بتواند مسیر فعالیت خود را به گام های کوچکتر تقسیم بندی کند تا بتواند راحت تر گام به گام پیش برود و بعد از نگاه به عقب خود متوجه شود که چه تغییرات شگفت انگیزی به وجود آورده است.
به چیزی که دارید توجه کنید و چیزی که ندارید را جایگزین کنید
هیچ کسی در دنیا به اندازه لیونل مسی مهارت بازی کردن و دریبل زدن را ندارد، اما می بینیم که شخصی مثل رونالدو با تلاش و پشتکار زیاد افتخاراتی هماندازه لیونل مسی به دست آورده است. حالا در همین کشور خودمان هم بازیکنانی هستند که استعدادهای فوقالعادهای داشته اند و بدون استفاده از بین رفته اند. پس یا خلاقیت و استعداد داریم و از آن استفاده میکنیم، یا نداریم و راهکار جایگزین برای آن در نظر می گیریم یا در نهایت استعداد داریم و از آن استفاده نمیکنیم.
کارآفرین موفق می داند که در کدام دسته قرار می گیرد و با توجه به وضعیت شخصی خود گام بعدی را طراحی میکند. اگر استعداد و خلاقیت دارید منصفانه نیست که بدون استفاده از آن بگذرید. اما اگر در این زمینه مشکلی دارید باید با توانایی های دیگران آن را جایگزین کنید. چه بسا الان افراد نخبه زیادی هستند که برای افراد سرمایه دار کار می کنند و سود اصلی به جیب سرمایه دار می رود!
یک کارآفرین موفق همیشه شاگرد است!
اگر به نقطه ای رسیدید که خودتان احساس موفقیت کردید و نیازی به آموزش بیشتر ندارید، یعنی در حال نزدیک شدن به منطقه سقوط هستید! میزان موفقیت ما به هر اندازه ای که باشد باز هم در برخی زمینه ها کم و کاستی داریم و باید از استعداد و توانایی افراد دیگر کمک بگیریم. آموزش و آموزش و آموزش لازمه پیشرفت هر کسی در هر زمینه است.
جسی پینکمن شاگرد والتر وایت بود که در درس شیمی صفر می گرفت! ولی آموزش در کنار والتر وایت و پشت کار خود در زمینه تولید شیشه او را به جایی رساند که توانایی تولید شیشه با درصد خلوص ۹۹.۹ را داشت. بنابراین کارآفرین موفق هم در طول مسیر خود نیاز به آموزش مداوم و پیوسته دارد و به هیچ وجه بی نیاز از آموزش جدید نیست.
جمع بندی
کارآفرینی چیزی نیست که شما بخواهید دوره آن را بگذرانید یا یک بحث خاص را یاد بگیرید. البته این که شما استعداد و خلاقیت خود را بشناسید و نحوه بکارگیری آن برای کسب درآمد را بدانید موضوع جدایی است که حتماً باید آموزش های لازم آن را ببینید. اما به طور کلی یک کارآفرین موفق باید برخی ویژگی های خاص داشته باشد تا در طول مسیر دچار چالش کمتری شده و برای هر کدام از مشکلات به وجود آمده پاسخی پیدا کند.
دیدگاهتان را بنویسید