از خوب به عالی : تکنولوژی و ترس از عقب ماندن
اگر شما شانس این را داشتید که بنشینید و تمام ۲۰۰۰ صفحه یادداشتی را که طی مصاحبه با شرکت های رهسپار تعالی تهیه شد مطالعه کنید، از نبود آشکار بحث راجع به “استراتژی رقابتی” متعجب می شدید. بله آنها در مورد استراتژی، کارآیی و بهتر شدن صحبت می کردند، اما هرگز در مورد برنده شدن سخنی به زبان نمی آورند.
آنها هرگز استراتژی خود را بر اساس عملکرد دیگران مشخص نمی کردند. آنها درباره ی آنچه سعی در ایجادش داشتند صحبت می کردند و اینکه چگونه در تلاشند، تا پیوسته معیار جامعی از تعالی را در عملکردهای خود مد نظر قرار دهند.
وقتی از یکی از این رهبران در مورد انگیزه شان برای تغییر پرسیدیم، گفت: “من همیشه می خواستم شرکت در سطح عالی باشد. در دنیایی که همیشه در حال تغییر است، همیشه برای عالی بودن نیازمند خلاقیت بیشتری هستیم. تنها ویژگی ما این است که هرگز از عملکرد خود راضی نمی شویم. ما می توانیم خوشحال شویم، اما هیچ وقت راضی نیستیم.”
کسانی که شرکت های رهسپار تعالی را ساختند به واسطه ی ترس به این کار ترغیب نشدند. عامل محرک آنان، ترس از چیزی که نمی دانستند، نبود. آنها به واسطه ی ترس از اینکه یک احمق به نظر برسند، برانگیخته نشدند. ترس از اینکه ببینند دیگران کارهای بزرگی انجام داده اند و یا از آخرین تکنولوژی روز استفاده کرده اند و خودشان عقب مانده اند، موجب ترغیب آنان نشد. آنها حتی از ترس اینکه توسط رقبا از بین بروند، ترغیب نشدند.
بدانیم که: کسانی که از رده ی خوب به عالی می رسند، به واسطه ی یک حس خلاقیت عمیق و الزامی درونی نسبت به تعالی صرف و دور از ریا و به خاطر رسیدن به تعالی، برانگیخته می شوند. در مقابل، کسانی که حرکت می کنند و همیشه در سطح متوسط باقی می مانند، بیشتر به واسطه ی ترس از عقب ماندن از دیگران، برانگیخته می شوند.
در دوران حباب تکنولوژی در اواخر دهه ۱۹۹۰ که درست در میانه ی تحقیق ما در باب شرکت های رهسپار تعالی اتفاق افتاد، بهترین نمونه از این وجه تمایز بود. وقتی این شرکت ها خیلی آرام با تعادل و بدون سر و صدا به تکنولوژی پاسخ دادند، شرکت های هم تراز نسبت به این پدیده، واکنشی از روی ترس و حرکتی دیوانه وار داشتند.
(منبع: از خوب به عالی، جیم کالینز)
ادامه ی مقالات “از خوب به عالی” را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید