قدرت زمان : 4 ایده برای ایجاد نظم شخصی (2)

قدرت زمان : ۴ ایده برای ایجاد نظم شخصی (۲)

در مطلب قبلی از مبحث قدرت زمان با نام «چهار ایده برای ایجاد نظم شخصی (۱)» ، به دو مورد از چهار مورد ذکر شده اشاره نمودیم و در ادامه به دو مورد بعدی اشاره خواهیم نمود:

• بهانه تراشی نکنید.

خیلی از آدم هایی که محیط کارشان را آشفته نگه می دارند از هوش شان علیه خودشان استفاده می کنند. آنها از هوش شان برای توجیه و عذر آوردن در مورد نامرتب بودن محیط کارشان استفاده می کنند. مثلا می گویند «همین جوری خوبه. اینجوری میدونم هر چیز رو کجا گذاشته ام.» یا حرف هایی می زنند که اصلا خنده دار نیست، مثلا می گویند «میز تمیز نشانه ذهن بیمار است».

ولی تمام مطالعات در باره کارایی در محیط کار به یک نتیجه گیری مشترک رسیده اند که همه این حرف ها اقدام هایی برای گمراه کردن خود است. کسانی که می گویند در یک محیط نامرتب و پر از ریخت و پاش بهتر کار می کنند معمولا در اشتباه هستند. اگر آنها مدتی در یک محیط مرتب و سازماندهی شده کار کنند از اینکه چقدر بهره وری شان بیشتر می شود و مؤثرتر کار می کنند حیرت زده می شوند. اگر شما یا یکی از آشنایان نامرتب بودن میز و محیط کارتان را توجیه می کنید و مدام دلیل می آورید که چیز خوبی است، یک روز، به صورت آزمایشی، میزتان را تمیز و مرتب نگه دارید. در پایان روز از حاصل کار حیرت زده خواهید شد.

• پشت یک میز تمیز و مرتب کار کنید.

جو شوگرمن که یک کارآفرین است و تخصصش بازاریابی از طریق ارسال کالا به عنوان تبلیغ به مشتری های بالقوه است کتابی نوشته و در آن پنج اصل موفقیت را توضیح داده است. یکی از پنج اصل این است «در پایان روز میز کارتان را تمیز و مرتب کنید». او رعایت این اصل را در تمام شرکتش به عنوان یک قانون اجباری کرده است.

این سیاست همه کارکنانش را وادار کرده است تا بهتر کار کنند و تا پایان ساعت کاری کارشان را تمام کنند. این عادت کارکنان در موفقیت آن سازمان نقش مهمی داشته است. بعد از تأسیس شرکت خودم این اصل را به کار گرفتم. به همه گفتم که باید میزشان تمیز باشد و قبل از ترک محل کار حتما آن را مرتب کنند. به کسانی که در این مورد با من بحث می کردند گفتم که بعد از اینکه شرکت را ترک کنند به تک تک اتاق هایشان سر می زنم و هر چیز اضافه ای که روی میزشان باشد داخل سطل آشغال می اندازم تا شیفت شب تخلیه زباله آنها را با خودش ببرد.

تا زمانی که همه متوجه اهمیت این قانون شدند فقط یک بار لازم شد که تهدیدم را اجرا کنم. یکی از مدیرهای زیردست من که احتمالا نامرتب ترین مدیر شرکتم بود برای کار کردن در محیط به هم ریخته هر بهانه ای که ممکن بود می آورد. اما من به حرفش گوش ندادم و کوتاه نیامدم.

او چاره ای نداشت جز اینکه هر روز قبل از ترک اتاق کارش، همه چیز را مرتب کند و سر جایش بگذارد. بعد از یک هفته پیش من آمد و عذرخواهی کرد و گفت: «همه عمرم فکر می کردم که در یک محیط به هم ریخته بهتر کار می کنم. در طول هفته گذشته دو و نیم برابر بیشتر از همیشه کار کردم. واقعا تعجب می کنم از موقعی که میزم را مرتب نگه میدارم چقدر بیشتر می توانم به کارهایم رسیدگی کنم.»

منبع: (قدرت زمان، اثر برایان تریسی)

ادامه ی مقالات قدرت زمان را دنبال کنید…