سازماندهی زمان در تحلیل رفتار متقابل : صمیمیت
همچنانکه جان را می دیدم که از سردرگمی خود با اعتراض صحبت می کرد و سپس به عذرخواهی پرداخت من عصبانی شدم. به جای اینکه خشم خود را فرو خورم آنرا بیان کردم. رو به جان کرده و می گویم:
«واقعا به خاطر حرفهایی که زدی از دستت عصبانی هستم. تو هم مثل هرکس دیگری میتونی فکر کنی. من ازت میخوام که به کار خودت ادامه بدهی.» من این کلمات را با خشونت و سرسختی و با صدای بلند بر زبان آوردم، به طرف جان خم شده بودم و احساس می کردم صورتم سرخ شده است. لحن صدا و علایم بدنی من با آنچه که بیان می کردم هماهنگی داشت.
صورت جان نیز همانند من سرخ می شود، به سمت من خم شده و تقریبا از صندلی خود بلند می شود، و دستانش را از بالای سرش محکم تکان می دهد و فریاد می زند. «بله، من هم عصبانی هستم! از وقتی که اینجا آمدم همین احساس را داشتم. بله من میتونم فکر کنم و در حال حاضر جایی برای خود می خواهم که بتوانم فکر کنم بدون اینکه تو بر سرم فریاد بزنی»
من و جان در حالت صمیمیت قرار گرفتیم. ما احساسها و خواسته های اصیل خود را بدون هیچگونه مخفی کاری به یکدیگر بیان کردیم.
در روابط صمیمانه هیچگونه پیام پنهانی وجود ندارد. سطوح اجتماعی و سطوح روانی با یکدیگر هماهنگی دارند و این تفاوت بسیار مهمی است بین صمیمیت و بازیهای روانی.
چیز دیگری که به همین اندازه در صمیمیت اهمیت دارد این است که احساسهای بیان شده برای پایان بخشیدن به آن وضعیت خاص مناسب هستند. وقتی که من و جان از یکدیگر عصبانی شدیم، هریک از طریق بیان هیجانات و همچنین بیان کلمات، دیگری را از خواسته خود آگاه ساختیم. هیچ یک از ما نمی توانست دیگری را وادار به رفتاری خاص کند. ولیکن هریک از ما تا حد امکان برای یکدیگر روشن ساختیم که چه می خواهیم، هم در سطح احساسی و هم در سطح فکری و اندیشمندانه.
انتخاب لغت «صمیمیت» توسط برن باید به صورتی علمی و تخصصی درک شده و مورد استفاده قرار گیرد. صمیمیت به عنوان سازماندهی زمان ممکن است با آنچه که در اصطلاح لغوی معمول است متفاوت باشد. وقتی که افراد در روابط جنسی و یا در روابط دوستانه «صمیمی» هستند ممکن است احساسها و خواسته های خود را به صورتی باز و بی پرده در میان بگذارند. اما بسیار معمول است که روابط عاطفی عمیق بین افراد بر پایه بازیهای روانی استوار باشد.
برن در رابطه با حالات نفسانی مربوط به صمیمیت چنین می گوید: «صمیمیت یک انتخاب برای رابطه «کودک» به «کودک» است بدون وجود بازیهای روانی و بدون بهره کشی متقابل، ولی این رابطه «کودک» به «کودک» به وسیله حالات نفسانی «بالغ» طرفین پی ریزی شده است به گونه ای که آنها به خوبی تعهدات و قراردادهای بین یکدیگر را درک می کنند و نسبت به یکدیگر مسئول می باشند.»
برای ایجاد رابطه صمیمیت، ابتدا نیاز داریم که رابطه ای را با توان کامل «بالغ» خود در حوزه فکر و رفتار و احساس برقرار کنیم. در همین چارچوب محافظ است که اگر بخواهیم می توانیم به حالت نفسانی «کودک» خود رفته و بعضی از نیازهای برآورده نشده ای را که از دوران اولیه کودکی به همراه داریم، برآورده نموده و با دیگری در میان بگذاریم.
برخی دیگر از نویسندگان تحلیل رفتار متقابل براین باورند که صمیمیت همچنین شامل توجه و مراقبه دو جانبه از جانب حالت نفسانی «والد» می باشد. پیامی که از این حالت نفسانی می آید بدین گونه است: «من تو را تحقیر نمی کنم و به تو هم اجازه نمی دهم که مرا تحقیر کنی.»
میزان نوازش در صمیمیت به مراتب بیشتر و عمیق تر از انواع دیگر سازماندهی زمان است. در حالی که هم نوازشهای مثبت و هم نوازشهای منفی مبادله می گردند، ولی هیچگونه تحقیر و سرزنشی وجود ندارد. زیرا صمیمیت به معنای تبادل احساسها و خواسته های اصیل شخص است.
زمانی که صمیمیت با نوازش های مثبت همراه است، با ویژگی خاصی مطلوب و راضی کننده است. به عنوان مثال می توان تصور کرد که آن صحنه در گروه همچنان ادامه یابد و من بگذارم که خشمم علیه جان فراموش شود، آرام شوم، به دیدگانش نگاه کنم و به او لبخند بزنم و بگویم: «هی جان، احساس میکنم که الآن تو را بهتر میشناسم و خوشحالم که تو احساسهای خود را باز و بی پرده بیان کردی؟» جان بر می گردد و مستقیما به من نگاه می کند، و با لبخند می گوید: «من هم خوشحالم که تو به من گوش دادی.» ما به سوی هم خم شده و دستان یکدیگر را صمیمانه میفشاریم.
از آنجایی که صمیمیت از پیش برنامه ریزی نشده است، تقریبا غیرقابل پیش بینی ترین روشهای سازماندهی زمان است. بنابراین از نظر حالت نفسانی «کودک» صمیمیت پرخطرترین روش برای ایجاد رابطه با دیگری است، درحالیکه عملا کم خطرترین روش می باشد. وقتی که من و شخص دیگری در رابطه صمیمانه ای قرار داریم، بدون سرزنش و تحقیر با هم رابطه برقرار می کنیم. بنابراین پیامد صمیمیت همیشه باید برای طرفین سازنده باشد، اینکه آیا این پیامد را خوشایند می یابند یا نه، موضوع دیگری است. احتمالا این بستگی دارد به اینکه آیا نوازشهای مبادله شده، مستقیم مثبت بوده اند یا منفی.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید