دینامیت موفقیت : چگونه از شغلم راضی باشم؟
شغل شما هر چه که هست اعم از رئیس یا کارمند، مدیر یا کارگر، پزشک یا پرستار، وکیل یا منشی، معلم یا شاگرد، خانه دار، خدمتکار تا زمانی که انجامش می دهید، به خودتان مدیون هستید که از آن راضی باشید. این کار، شدنی است. رضایت، یک نوع نگرش ذهنی است.
نگرش ذهنی شما هم چیزی است که خودتان به تنهایی روی آن تأثیر می گذارید و کنترلش می کنید. می توانید راه کسب رضایت شغلی را پیدا و آن را برای خودتان مشخص کنید. قابلیت کسب رضایت شغلی هنگامی در شما بالا می رود که بر اساس ذات و طبیعت خود عمل کنید یعنی کار بر اساس تمایلات و شایستگی های ذاتی. وقتی شغلی را بدون در نظر داشتن طبیعت و ذات خود انتخاب می کنید، تجربیات ذهنی و عاطفی ناخوشایند، مثل سرخوردگی، را تجربه خواهید کرد. با این حال، نهایتا با استفاده از نگرش ذهنی مثبت می توانید بر این تجربیات نامطلوب فائق آیید، به شرط اینکه تصمیم به حرفه ای شدن در شغلتان را داشته باشید.
«جری آسام» نگرشی مثبت دارد و عاشق کارش است، چون رضایت کامل را از آن کسب کرده است. اما جری آسام کیست و کارش چیست؟ او یکی از بازماندگان پادشاهان هاوایی است و شغل مورد علاقه اش، مدیریت فروش یکی از سازمان های بین المللی در هاوایی است. او کارش را دوست دارد، چون به خوبی از آن سر در می آورد و کاملا حرفه ای عمل می کند. اما روزهایی هم هستند که چندان خوشایند و امید بخش نیستند. در حیطه فروش، این روزها برای اشخاص فاقد نگرش ذهنی مثبت و آنهایی که مطالعه نمی کنند، روزهای ناخوشایند تلقی می شوند. به همین خاطر، جری، کتاب های انگیزه ساز و الهام بخش زیادی مطالعه می کند. او بعد از خواندن چنین مطالبی، سه درس خیلی مهم گرفت:
نگرش ذهنی را می توان با عوامل انگیزه ساز درونی کنترل کرد.
اگر اهدافتان را تنظیم کنید، قابلیت دستیابی به آنها در شما بالا می رود و هرچه اهداف والاتری را تنظیم کنید، دستاوردهای عظیم تری خواهید داشت.
برای توفیق در هر کار، لازم است قوانین و نحوه بهره برداری از آنها را بدانید.
مطالعه، یادگیری، تفکر و برنامه ریزی، ابزارهای ضروری این امر هستند. جری، این سه درس را باور کرد و دست به کار شد. او اهداف والای خود را تنظیم کرد و به آنها رسید. هر روز صبح به خودش می گفت: «من سالمم، شادم، محشرم!» و واقعا سالم و شاد و محشر بود، چون نتایج فروشش هم محشر بود! وقتی جری از حرفه ای بودنش مطمئن شد، گروهی فروشنده را دور خود جمع کرد و آنچه را آموخته بود، به آنها یاد داد.
او فروشندگانش را تحت آموزش جدیدترین و بهترین روش های فروش که در کتاب روش های کاری شرکت ثبت شده بود، قرار داد و شخصا به آنها ثابت کرد که در صورت استفاده از روش های صحیح و داشتن برنامه ریزی درست و دقیق و بهره گیری از نگرش ذهنی مثبت، می توان فروشی کاملا آسان داشت.
“او به آنها آموخت که اهدافی والا را در نظر بگیرند و با نگرش ذهنی مثبت، به آن اهداف دست یابند.”
هر روز صبح، گروه جری با شوق فراوان، یک صدا می گویند: «من سالمم، شادم، محشرم.» سپس با هم می خندند و بعد هر کس به راه خود می رود تا سهم آن روز را به فروش برساند. هر فروشنده، اهداف چنان والایی را برای خود در نظر گرفته که حیرت فروشندگان مسن و با تجربه و مدیران فروش را برانگیخته است.
در پایان هفته، هر یک از فروشندگان، گزارش فروش خود را به مدیران فروش شرکت می دهند که موجب نقش بستن لبخند رضایت بر لبان آنها می شود. آیا جری و مردان گروهش از کارشان رضایت کامل دارند؟ مطمئنا همین طور است. دلایل شادی و رضایت آنها به شرح زیر است:
در مورد کار خود، مطالعه کامل دارند و روش های کار و بهره گیری از آنها را طوری فهمیده اند که هر آنچه انجام می دهند، بر اساس ذات و طبیعت شان است.
اهدافشان را به طور مداوم تنظیم می کنند و باور دارند به آنها می رسند. همچنین می دانند که ذهن، هر آنچه را تصور و باور کند، به دست می آورد.
در هنگام استفاده از انگیزه سازهای درونی، به طور مداوم از نگرش ذهنی مثبت استفاده می کنند.
از رضایت ناشی از انجام کامل کار لذت می برند.
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید