دینامیت موفقیت : بفهمید هرکسی با چه چیزی انگیزه پیدا می کند
دینامیت موفقیت : بفهمید هر کسی با چه چیزی انگیزه پیدا می کند
«والتر کلارک» در کودکی، آرزوی پزشک شدن داشت، اما وقتی بزرگ تر شد، تصمیم گرفت مهندس شود. به همین خاطر مهندسی خواند. اما در دانشگاه کلمبیا فهمید که مطالعه درباره مغز انسان، بسیار جالب و جذاب است. بنابراین، رشته اش را از مهندسی به روان شناسی تغییر داد و سرانجام مدرک فوق لیسانس را در همین رشته گرفت.
او به عنوان سرپرست کارکنان فروشگاههای زنجیره ای «میسی» و سایر مراکز معتبر فعالیت می کرد. در همین ایام، برخی آزمون های روان شناسی، اطلاعات مشخص و مهمی را در زمینه های مختلف به دست دادند: ضریب هوشی، استعداد و شخصیت افراد. اما چیز مهمی در این میان وجود نداشت!
والتر تلاش کرد این عامل مهم را بیابد. او فکر کرد: «یک مهندس می تواند با انتخاب قطعات مناسب و قرار دادن آنها در جایگاه مطلوب، موجب عملکرد درست یک دستگاه شود و این دقیقا همان کاری است که من می خواهم با افراد انجام دهم. می خواهم افراد مناسب برای مشاغل مناسب را انتخاب کنم.»
او می دید که افراد با وجود داشتن استعداد، هوش و شخصیتی مناسب، در کارشان شکست می خورند. از خود پرسید:
«چرا این همه غیبت از کار، ترک شغل و شکست شغلی وجود دارد؟ حلقه مفقوده چیست؟» و پاسخ به این پرسش ها آن چنان ساده به ذهن او خطور کرد که عدم درک آن توسط دیگر روان شناسان آن زمان، واقعا جالب است.
“بحث اصلی این است که انسان، چیزی بیشتر از یک بدن مکانیکی است. او ذهنی به همراه یک بدن است. پیروز می شود یا شکست می خورد، چون انگیزه دارد یا ندارد.”
به همین خاطر، والتر تلاش کرد روش هایی بیابد تا:
در محیط های خوشایند و یا ناخوشایند، تمایلات رفتاری افراد را نشان دهد.
آن نوع از محیط را شناسایی کند که در شرایط مطلوب یا نامطلوب، افراد را جذب یا دفع می کند.
نشان دهد که افراد، به طور طبیعی و ذاتی، چه می کنند.
او همچنین تلاش کرد روشی بیابد که به وسیله آن، شروط موفقیت در هر شغل را مشخص کند و چون به سختی کار و تحقیق می کرد، سرانجام آنچه را که دنبالش بود پیدا کرد و شناخت. چیزی که او یافت، «تحلیل بردار فعالیت» نام داشت. این یافته، بیشتر بر علم معناشناسی تکیه دارد و به عبارتی، واکنش هر فرد به کلمات نمادین را بررسی می کند. کلارک با استفاده از پاسخ های افراد، نموداری تنظیم کرد و از این طریق، موفق به تنظیم طرحی برای هر نوع شغل شد. اگر نمودار شخصیت مورد نظر با نمودار یا همان خصوصیات شغل مورد نظر، یکسان می شد، بهترین تلفیق شغلی به دست می آمد.
اما هدف عمده کلارک از «تحلیل بردار فعالیت»، کمک به مدیران در زمینه های زیر بود:
١- انتخاب نیروی کار ۲ – بهبود مدیریت ٣- کاهش میزان غیبت افراد از کار ۴- عدم ترک محل کار از سوی کارکنان
“زمانی که می دانیم: ۱۔ خصوصیات شخصیتی هر فرد چیست. ۲- محیط پیرامون او چیست. ۳- چه چیزی به او انگیزه می دهد. می توانیم به او انگیزه ببخشیم.”
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید