برندسازی شخصی: ایجاد تصویری مثبت و بیهمتا از برند
برند شما را گفتههای مردم دربارهی شما شکل میدهد، نه آنچه خودتان دربارهی خودتان میگویید.
بسیاری از مردم وقتی به ولوو Volvo فکر میکنند، ایمنی به ذهنشان میآید. اگر ولوو این وعده را عملی نکرده بود، اعتبارش را از دست میداد. از آنجا که این برند بر اساس ایمنی شکل گرفته، شرکت ولوو تلاش میکند ایمنترین خودروها را تولید کند. ولوو با تبلیغاتی که این برند را در ذهن مشتریان حک میکند، روی مفهوم ایمنی سرمایهگذاری میکند. این مثال نکتهای اساسی را نشان میدهد: برندها باید بر پایهی واقعیت شکل بگیرند، وگرنه نمیتوانند اعتبارشان را حفظ کنند.
تصویر برند، کل شخصیت هر برند است. در اصل، تصویر برند عبارت است از مجموع کل تجربیات مشتریان دربارهی آن برند یا محصول، و شرکتها هر کاری که در توانشان باشد میکنند تا مطمئن شوند این تصویر مثبت است و در بازار همتا ندارد. تصویر مثبت برند با عمل هماهنگ با وعدهها ایجاد میشود.
مارتی نیومن در کتاب The Brand Gap نوشته است همهی شرکتهای پیشرو برای ساخت برندی خوب پنج کار انجام میدهند:
- متمایزسازی: از جمعیت متفاوت هستند. مردم به خوبی متوجه تفاوتها میشوند؛
- همکاری: بهترین افراد را برای ساخت برند گرد هم میآورند؛
- نوآوری: خلاقانه و راهبردی فکر میکنند. اندیشههایی مطرح میکنند که باعث کنجکاوی مردم میشود؛
- ارزیابی: مخاطبان هدف را وارد فرایند برندسازی میکنند تا ببینند آیا برند را دوست دارند یا نه؛
- پرورش: برند را الگویی از رفتار میدانند. برند خوب باید در طول زمان رشد کند.
به یاد داشته باشید که: گاهی حتی برندهای موفق وقتی عملشان با شهرت و اعتبارشان جور نباشد، گیر میافتند. برای مثال، شرکت تولیدی لباسی ممکن است خط تولیدی با اعتباری درخشان در زمینهی تولید لباسهای با کیفیت و خوش دوخت راه بیندازد؛ ولی اگر مشتریان کشف کنند که این شرکت از کودکان در کشوری دیگر به عنوان نیروی کار برای تولید لباسها استفاده میکند، دچار مشکل میشود. اینجا تصویر برند و سیاستهای شرکت با هم هماهنگ نیست و شرکت باید شکاف بین این دو را پر کند تا تصویر برندش مثبت بماند.
(منبع: برندسازی شخصی، سوزان کریتون)
در ادامه مقالات برندسازی شخصی همراه ما باشید …
دیدگاهتان را بنویسید