اگر مدیر کسب و کار هستید و به مطالعه علاقهمندید پیشنهاد امروز من کتاب کارکشته است. این کتاب راهکارهایی را برای هدایت افراد ماهر و خلاق به شما معرفی میکند و آنها را کارکشته مینامد.
هدایت کارکشتگان یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی سازمانهای امروزی است. این تلاش ممکن است استثنایی باشد و اغلب نیازمند فداکاری و خضوع رهبر. خوشبختانه، این یکی از رضایتبخشترین نقشهای رهبری است. این نقش در مورد کار با مستعدترین افراد است آنهایی که قادر به تحقق دستاوردهایی معتبر هستند.
قسمتی جذاب از این کتاب را با هم میخوانیم:
(( آنها بسیار باهوش هستند، ضریب هوشی بالایی دارند، سرشار از منطق هستند و از اینکه مدیریت شوند خوشحال نمیشوند. برای آنها اگر مدیریت واژهای مسخره نباشد، حتماً مضر است. یکی باید این کار را انجام دهد، زیرا تنها راه پیش رفتن کارها همین است، اما نباید مانع آنها باشد. مدیریت باید با کمکهایش ارزش افزوده ایجاد کند، نه با دست و پاگیر شدنش. ما هنوز بر این عقیدهایم که استفاده از کارکنان زرنگ و بسیار فنی که رابطهای نزدیک با محصول دارند در صدر سازمان کاری درست است.
ما انتظار داریم مدیران بتوانند دیگران را برانگیخته و رهبری کنند.
سازمانهایی که به دنبال سطح بالایی از نوآوری و خلاقیت هستند، دقیقاً حیطهای که در آن افراد بسیار متفاوت هستند، باید اهمیت شکستها را درک کنند. از آنجایی که کارکشتگان به مرزهای دانش هجوم میبرند، همواره در معرض شکست هستند. این اتفاق از میانهروی و پذیرش منفعل شرایط فعلی بهتر است. تمامی نوآوریها کارگر نمیافتند.
در حالی که بسیاری از سازمانها باید کارکنان خود را در کاهش ریسک هدایت کنند، کارکشتگان اغلب به لحاظ حرفهای و فنی، دارای صلاحیت هستند؛ حتی ممکن است به وسیلۀ سازمانها و به واسطۀ فرصتهای ایجاد شده توسط سازمانها، برای تجربۀ شکست، کارکشتهتر شوند. بدین دلیل که با مشکلات بهتر کنار میآیند.))
راب گافی، گرت جونز(ترجمۀ شهرام خلیلنژاد)
عالی بود
ارتباط درست با کارکنان تاصیر زیادی داره