زبان بدن : توجه به دیگران
وقتی افراد در مسائل خود غرق اند، اغلب به چگونگی رفتار دیگران توجه نمی کنند. این کار، اشتباه بزرگی است. عدم تشخیص نشانه ها به حذف اطلاعات با ارزشی منجر می شود. نحوه ی رفتار یک فرد ممکن است گفته های او را تکمیل کند و چیزی به آن بیفزاید و حتی جانشین آن شود.
با مشاهده ی زبان بدن مردم، در مسیر درست درک واقعی منظورشان قرار می گیرید. چه مشغول مشاهده ی شرکت کنندگان یک جلسه باشید و چه بحثی خانوادگی و چه زوجی در یک رستوران، با آگاهی از اینکه آدم ها بدن خود را در چه موقعیت هایی قرار داده اند و چگونه آن را حرکت می دهند، می توانید بیش از خودشان به نکاتی درباره ی رابطه ی آنها پی ببرید.
در اینجا شماری از حالات گویا، به ویژه حالات مربوط به چهره، آمده است که بیانگر احساسات مختلف اند:
شادی: پلک های پایین کمی بالا می آیند، لبه های بیرونی چشم ها چین می خورند و گاهی چشم ها تنگ می شوند؛ گوشه های لب به بالا و بیرون متمایل می شوند و ممکن است از هم فاصله بگیرند تا دندان های بالایی نمایان شوند؛ گونه ها به شکل سیب بالا می آیند؛ چروک های C شکل از گوشه های لب بالا آمده و به کناره های بینی کشیده می شوند. بدن باز و گشاده و متمایل به جلو است.
تعجب: ابروها به حالت منحنی به سرعت بالا می رود، چروک ها در عرض پیشانی منتشر می شود؛ چشم ها باز و گشاد می شوند، طوری که سفیدی آنها معلوم است؛ فک می افتد؛ دهان شل می شود و سر به درون شانه های بالا آمده خم می شود.
غم: انتهای داخلی ابروها بالا می رود؛ چشم ها مرطوب به نظر می رسند؛ گوشه های دهان می افتد و صورت شل به نظر می آید؛ لب ها ممکن است بلرزند. شانه ها به جلو خم می شود؛ بدن سست و بی حال است.
ترس: شبیه به حالت تعجب است، اما تفاوت های ظریفی بین این دو وجود دارد. ابروهای بالا رفته به سمت هم کشیده می شوند (ابروها به اندازه ی حالت تعجب، منحنی نمی شود). وسط پیشانی چین می خورد (هنگام تعجب، چین و چروک در طول ابروها پخش می شود). سفیدی چشم ها نمایان می شود، لب ها به عقب کشیده و دهان کمی باز می شود. شانه ها نسبت به بدن به عقب خم می شوند.
عصبانیت: ابروها به پایین و داخل کشیده می شود، چروک های عمودی بین ابروها ایجاد می شود؛ چشم ها تنگ می شوند و نگاهی تند و خیره پیدا می کنند. لب ها محکم بسته می شود و گوشه هایش به پایین می چرخند؛ ممکن است سوراخ های بینی گشاد شوند. دست ها مشت و بدن به جلو متمایل می شود.
دیگران را نامحسوس نگاه کنید. اگر مردم حس کنند زیر ذره بین قرار گرفته اند، ممکن است به شما حس خصمانه ای پیدا کنند.
جیمز، دانشمندی بسیار برجسته و برنده ی جوایز معتبر، بسیار مسن تر از همسر کنونی اش است. در یک مهمانی خصوصی شام که به افتخار او برگزار شده بود، از او خواستند تا هنگام سرو قهوه صحبتی دوستانه داشته باشد. همان روز، او در یک ضیافت ناهار در جمع همکاران و طرفداران خود بعنوان سخنگوی مهمان دعوت شده بود.
جیمز در آن زمان با صراحت و قدرتی معقول و مناسب صحبت می کرد. همسرش در میان مردم با تحسین به او می نگریست، به جوک هایش می خندید و سردسته ی تشویق کنندگان بود. در پایان عصر، جیمز خسته بود، در نتیجه داستان هایش بی سر و ته و کلماتش نامفهوم و جوک هایش بی مزه بود.
همانطور که جیمز مشغول صحبت بود، همسرش با مرد جوان و خوش تیپی که کنار او شام می خورد پچ پچ می کرد، زیر لب می خندید و در همان حال هر از گاهی به همسرش نگاهی می انداخت و به ساعتش اشاره می کرد، گویی می خواست بگوید وقت تمام کردن حرف هایش است. وقتی در نهایت جیمز سر جای خود نشست، همسرش به او از آن طرف میز اخمی کرد، سپس به طرف مردی که سمت راستش برگشت و صحبت دوستانه ی خود را با او از سر گرفت. از طرز رفتار همسر جیمز در طول روز و هنگام عصر مشخص بود که آنها رابطه ای پیچیده و بغرنج دارند.
(منبع: زبان بدن به زبان آدمیزاد، الیزابت کونکه)
ادامه ی مقالات زبان بدن را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید