ارتباط بین سوق دهنده و پیش نویس
هرگاه که من سوق دهنده «دیگران را خشنود کن» را ازخود نشان میدهم، در همان حال الگوی «بعد از» را به اجرا در می آورم. ندای «والد» درون من این پیش نویس تقابلی را تکرار می کند: «تو فقط در صورتی خوب هستی که دیگران را راضی و خشنود نگهداری.»
با ابروهای بالا رفته و لبخندی که دندانهایم نیز پیداست، با «کودک مطیع و سازگار» خودم امیدوارم که به اندازه کافی بتوانم دیگران را خشنود کنم. ولی از این وحشت دارم که دیر یا زود انرژی و نیروی من برای خشنود کردن دیگران به پایان برسد و آنگاه زمان فلاکت فرا می رسد و شمشیر داموکلس بر سرم فرو می آید.
برای اینکه از وضعیت «دیگران را خشنود کن» بیرون بیایم، باید اول از رفتارهای سوق دهنده «دیگران را خشنود کن» آگاه شوم. به طور خاص، به جای اینکه ابروهایم را بالا ببرم آنها را پایین می آورم و به آن استراحت می دهم، بنابراین پیشانی من نیز به جای اینکه در خطوط افقی چین و چروک بخورد صاف خواهد شد.
وقتی که این کار را می کنم پیام تازه ای را به خود می دهم که می گوید: «اشکالی ندارد که خودت را خشنود کنی!» از آنجایی که دیگر خوب بودن خود را براساس خشنود کردن دیگران قرار نمی دهم، در ضمن می توانم از این وحشت خلاص شوم که اگر فردا نتوانم آنها را به اندازه کافی خشنود کنم چه خواهد شد.
زمانی که سوق دهنده «قوی باش» را نشان می دهم، این پیام پیش نویس تقابلی را بازنوازی می کنم. «تو فقط در صورتی خوب هستی که احساسها و خواسته های خود را از دیگران پنهان کنی. نگذار آنها ببینند که تو ضعیف هستی.» من این پیام را با «کودک مطیع و سازگار» خود می شنوم و با نشان دادن علائم بیرونی از آن اطاعت می کنم. چهره خود را بی احساس و بی حالت حفظ می کنم، کم حرکت می کنم و با صدایی آرام و یکنواخت صحبت می کنم.
همچنانکه این سری از رفتارهای «قوی باش» را نشان میدهم، من الگوی روند «هرگز» را به اجرا در می آورم و آنرا تقویت می کنم. من شاید در اطرافیان خود توجه و نوازش بخواهم، ولی با حالت کلی بی احساسی و خشکی نشان می دهم، هیچ نشانه ای از خواسته خود به آنها نمیدهم.
وقتی که الگوهای رفتاری «قوی باش» را می شکنم، در عین حال که از پیش نویس «هرگز» رها می شوم. من ندای تازه ای را در خود نهاده ام که می گوید: «به پیش برو و احساس های خود را نشان بده و در مورد خواسته های خود نیز صریح و بی پرده باش.»
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید