درون و بیرون
اغلب اوقات با نگاه کردن به شرایط زندگی بیرونی اشخاص می توانید به طرز فکر و روحیه ی آنها پی ببرید. کسی که در درون مثبت و خوش بین است و هدف هایی در زندگی دارد و آینده نگر است، از زندگی شاد و موفقی در بیرون برخوردار خواهد بود.
ارسطو معتقد بود که هدف غایی یا مقصود زندگی انسان، دستیابی به خوشبختی است. شما زمانی به مرحله ی رفیع خوشبختی می رسید که آنچه در بیرون شما می گذرد، با ارزش های درونی شما همخوان باشد. وقتی با آنچه خوب و درست می پندارید همخوانی داشته باشید، خود به خود احساس خوشبختی و مثبت بودن در قبال خود و دنیای تان می کنید.
هدف های شما باید با ارزش ها، و ارزش های شما باید با هدف های تان همخوان باشند. به همین دلیل است که می گویم مشخص کردن ارزش های خود اغلب نقطه ی شروع دستیابی به هدف های ارزشمند است.
هر اقدامی در بیرون که با ارزش های شما در تضاد باشد در شما استرس، منفی بینی، ناخشنودی، بدبینی و حتی خشم و ناراحتی تولید می کند. بنابراین مسئولیت عمده ی شما در قبال خود، در خلق یک زندگی عالی منوط به این است که درباره ی ارزش های خود و هر کاری که می کنید شفافیت مطلق داشته باشید.
بسیاری از اشخاص به سختی تلاش می کنند تا به هدف های خود برسند، اما در پایان روز به این نتیجه می رسند که از تلاش خود شادمان نیستند و موفقیت قابل توجهی به دست نیاورده اند. می پرسند: “یعنی همه اش همین بود؟” این زمانی اتفاق می افتد که موفقیت بیرونی هماهنگ با ارزش های درونی شما نیست.
سقراط می گفت: “زندگی امتحان نشده ارزش زیستن ندارد.” این موضوعی است که در مورد ارزش های شما صدق می کند. شفاف سازی ارزش ها کاری است که ضمن حرکت به جلو انجام می دهید. باید هر از گاهی متوقف شوید و از خود بپرسید: “ارزش های من در این مورد خاص کدامند؟”
(منبع: هدف، برایان تریسی)
ادامه ی مقالات هدف را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید