یادداشت نگه دارید.
هنگامی که من با یک ناشر برای چاپ کتابی به توافق رسیدیم، قراردادی تنظیم کردیم. این اقدام تمامی مواردی را که امکان داشت در طی مراحل انجام کار فراموش بشوند را مشخص می نماید. به این ترتیب وقتی دست نویس را به ناشر تحویل بدهم، اگر او به فرض مثال بگوید: “اما این فقط صد صفحه است، درحالیکه ما روی دویست صفحه توافق کردیم!” من با ارائه ی قرارداد خواهم توانست، عبارتی را که با وضوح “صد صفحه” را مطرح می کند، پیدا کنم و با او به نتیجه برسم.
اگر کاری را که رئیس تان از شما درخواست می کند، در مقابل آنها نکته برداری نمایید، قطعا کار او را مشکل خواهید کرد. زیرا که جایی برای بحث در مورد اشتباهات یا زمان تحویل یا … نخواهید گذاشت. چنانچه بنا باشد شما گزارشی ارائه دهید و برای انجام این کار یک یادداشت از فهرست نکات برجسته، چشمگیر و البته بسیار خلاصه به رئیس خود تحویل دهید، در نهایت مشکلی پیش نخواهد آمد.
یک کپی از یادداشت نگه دارید و اطمینان حاصل کنید که آنها هم اطلاع دارند، شما یک رونوشت از آن یادداشت خواهید داشت. این تکنیک برای این نیست که چون شما غرق در گرفتاری ها و مشکلات هستید، دادرس شما باشد. بلکه این یادداشت تمام موارد لازم را توضیح می دهد و چنانچه به صورت نوشته در بیاید که چه بهتر خواهد بود!
چه کسی می تواند درباره ی یک یادداشت مکتوب بحثی داشته باشد؟ البته چنین چیزهایی می تواند جعل شود، پس از موعد نوشته شود، تغییر داده شود، اصلاح شود، یا مورد بازنویسی قرار گیرد. ولی همه ی ما فرض می کنیم، انشاالله چنین نیست و بی اجازه به آن دست نزده اند.
گاهی تعجب آور است که کمترین جزئیات می توانند تا چه حد سبب بروز بزرگترین ناراحتی ها باشند، مگر اینکه در ابتدا آنها را نوشته و ثبت کرده باشید. حفظ مدارک کار بیهوده ای نیست، بلکه اقدامی احتیاطی عاقلانه ای است. هیچ یک از ما حافظه ی صد در صد کاملی نداریم و چیزهایی را فراموش می کنیم. وقتی از آنچه که باید، یادداشت هایی داشته باشیم، در وقت لزوم به آنها مراجعه خواهیم کرد.
گاهی خود ما از به یاد آوردن برخی چیزها که یادداشت برداری شدند، متعجب می شویم. اغلب در کتاب های مدیریتی خوانده اید که یادداشت ها، فاکس ها و ایمیل هایی را که مدتی از تاریخ آنها گذشته است، دور بریزید؛ ولی من توصیه می کنم به جای دور ریختن هر چیزی، فضای خالی بیشتری ایجاد کنید. مگر اینکه به طور صد در صد اطمینان داشته باشید به آنها نیازی پیدا نخواهید کرد.
(منبع: قانون موفقیت در بازار کار، ریچارد تمپلر)
ادامه ی مقالات موفقیت در بازار کار را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید