دینامیت موفقیت : با کتاب خواندن به سوی موفقیت حرکت کنید
در خلال مطلب وب سایت ایده پردازان ما به شما کتاب های خود یار فراوانی را معرفی می کنیم که تجربه ثابت کرده است می توانند موجب واکنشی مطلوب و مثبت در خواننده شوند. در قرن بیستم، گروهی از نویسندگان معروف گرد هم آمدند و کار نوشتن کتابهای خود یار را طوری ادامه دادند که بذر اندیشه های مثبت را در وجود خواننده بکارد و او را برای انجام عملی مطلوب، سرشار از انگیزه کند. با اینکه برخی از این کتابها امروزه دیگر چاپ نمی شوند، اما قانون جهانی مندرج در آنها به همان تازگی اولیه باقی مانده است.
چنین کتاب هایی را می توان از فروشندگان کتابهای دست دوم و یا کتابخانه ها تهیه کرد. دوباره به شما تأکید می کنیم که مطالعه کنید. تمام مطالب مربوط به افراد موفق در حیطه مورد علاقه تان را بخوانید و داستان های موفقیت افراد در حیطه های دیگر را نیز مطالعه کنید، نقاط مشترک آنها را بیابید و داشته های مطلوب خود را با دیگران تقسیم کنید. این همان کاری است که «نیت لیبرمن» انجام داده است.
او سال هاست که نماینده یک مؤسسه تولیدی است. علاوه بر این، دغدغه ذهنی جذاب نیز دارد. کتاب های الهام بخش فراوانی را مطالعه کرده است و او بود که با اهدای چند مقاله از طرف آقای «امرسون» به «کلمنت استون»، آنها را به دو دوست تبدیل کرد و به همین شکل، «کلمنت استون» را با نویسندگان کتاب های تلقین و تلقین به خود، قانون پدیده روان، اختراع و سطح نیمه هوشیار ذهن و غیره آشنا کرد. تقسیم چنین عقایدی و آشنایی افراد با یکدیگر، امری بی نهایت مهم و خوب است، چون با بخشیدن چیزی مطلوب به دیگران، آن را نزد خودتان حفظ کرده اید.
«براونی وایز» این نکته را به خوبی می دانست. او مجبور بود از خود و پسر بیمارش نگهداری کند. درآمد ناچیز او برای پرداخت هزینه های پزشکی پسرش کافی نبود. به همین خاطر، در شرکتی مشغول به کار شد تا درآمد بیشتری کسب کند. او به پول نیاز داشت. با پول می توانست امکانات پزشکی بهتری را برای فرزندش تامین کند. می توانستند به منطقه ای بروند که آب و هوایش، پسر را بهبود بخشد. «براونی» از خدا طلب کمک کرد و خداوند به او کمک کرد تا کتاب الهام بخش «بیندیشید و ثروتمند شوید!» را پیدا کند و بخواند. بارها و بارها آن را مطالعه کرد. در حقیقت، آن را ۶ بار خواند و سپس دستورالعملی را که نیاز داشت، در آن یافت.
آن گاه چیزی رخ داد که او باعثش بود! او چگونگی به کارگیری دستورالعمل ها در موقعیت خودش را یافت و آنها را عملی کرد. مدت زیادی از این جریان نگذشت که درآمدش به ۱۸ هزار دلار در سال افزایش یافت و اندکی بعد به ۷۵ هزار دلار در سال رسید. ابتدا معاون و سپس مدیرکل آن شرکت شد. از او دیگر به عنوان یکی از زنان موفق ایالات متحده یاد می شد. او اکنون مدیر شرکت بین المللی «سیندرلا» است. موفقیت چشمگیر این خانم با یک کتاب شروع شد و با آن کتاب ادامه یافت. بخش عمده موفقیت های او، ناشی از انگیزه فراوان نمایندگی های فروش او بود. او آنچه را که از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید!» فهمیده بود، با دیگران قسمت کرد و چندین نسخه آن را برای نمایندگان فروشش خرید. «براونی» به آنها توصیه کرد کتاب را چند بار بخوانند و آن را به کار ببرند. او دیگر کتابهای الهام بخش را نیز توصیه می کند. داستان «لی اس. میتینگر» و دکتر «ویلیام کاسل بری»، نمونه هایی دیگر از نقش کتابهای ارزشمند در دستیابی به موفقیت است.
این دو نفر با تولید ماده ای به نام «نوتریلیت» که سرشار از ویتامین و مواد معدنی است، کمک شایانی به سلامت بسیاری از مردان، زنان و کودکان کردند. فروش سالیانه آنها به میلیون ها دلار می رسد. این دو مرد نیز کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید!» را مطالعه کردند. آنها آنچه را خواندند، در عمل به کار گرفتند. بخشی از موفقیت آنها به این خاطر بود که توزیع کنندگان خود را با ویتامین های ذهنی، سرشار از انگیزه می ساختند. آنها امروز نیز چنین کاری را با استفاده از همان کتابی که به خودشان انگیزه بخشید، انجام می دهند. هر کارمند تازه کار باید در یک جلسه آموزش موفقیت شرکت کند. آنها کتاب های خود به کار را میان کارمندانشان توزیع کرده اند، چون از تأثیر چشمگیر آن ها بر میزان تولید، کاملا آگاهند. «دبلیو. کلمنت استون» نیز در سازمان خود، سخنرانی های الهام بخش متعددی می کند. شرکت او در فواصل زمانی، هزاران نسخه از کتاب های الهام بخش را می خرد و آنها را میان کارمندان توزیع می کند. می توان نتیجه گرفت که موفقیت و رشد شرکت او اصلا اتفاقی نبوده است.
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید