کمال پرستی را کنار بگذارید (۳)
- بعضی چیزها غیرممکن هستند
خانه ای کامل و بی نقص، بدنی کاملا سالم، برنامه ریزی مالی ایده آل برای دوران بازنشستگی و غیره؛ اینها مفاهیمی هستند که جامعه ی صنعتی مدرن، هر روز آنها را از طریق تبلیغات در ذهن ما فرو می کند و به ما القا می کند که: “دستیابی به کمال امکان پذیر است.”
ولی در عالم واقعیت، دستیابی به کمال بسیار نادر و زودگذر است و معمولا شانسی حاصل می شود. حتی در مورد سیستم هایی مانند فضاپیماها که باید کاملا بی نقص باشند هم تضمین ۱۰۰% وجود ندارد.
این نوع سیستم ها فقط درصد اطمینان بالاتری دارند و دلیل آن هم این است که برای هر بخش چندیدن جایگزین وجود دارد تا در صورت وقوع هر گونه خرابی، بتوان از جایگزین آن بخش استفاده کرد. این بدان معنی است که خراب شدن هیچ قسمتی برای طراحان چنین سیستم هایی دور از انتظار نیست.
تولید کنندگان اتومبیل می گویند افرادی که اتومبیل های صفر می خرند، به دلیل وجود چند خراش جزئی می خواهند آن بخش از اتومبیل و یا حتی کل اتومبیل را عوض کنند. بسیاری از مردم این بی عیب و نقص بودن بیش از اندازه را از خودشان هم انتظار دارند. این افراد یک قاضی بی رحم دارند که همیشه همراه شان است و هنگامی که از خواب بلند می شوند، وقتی می خواهند بخوابند و بلافاصله بعد از اینکه مرتکب اشتباهی می شوند، با صدایی بلندتر از همیشه به آنها می گوید: “باید کارت را بهتر انجام می دادی” یا “می توانی بهتر از اینها انجامش بدهی” یا “خجالت بکش!”.
راه حل: سعی نکنید از هر جهت کامل باشید، در عوض تلاش کنید در کار خود با صلاحیت و منحصر به فرد باشید. دغدغه ی ناشی از میل به کمال را با آرامش حاصل از یک زندگی عادی جایگزین کنید. شما می توانید اشتباهات اطرافیان تان را تا حدودی تحمل کنید، پس در خودتان هم به همان اندازه بخشنده و سخاوتمند باشید. صدای قاضی درون تان را کم کنید و او بگویید: “صدایت را می شنوم. لازم نیست داد بزنی!”
سعی کنید این قاضی درون تان را مانند یک فرد واقعی تصور کنید. تصویری از او بکشید، یا با سفال شکلی از او درست کنید یا اینکه از عکس های مجلات استفاده کنید. به قاضی خود نگاه کنید و ببینید تا چه حد ظالم و و زشت به نظر می رسد. سپس او را در جایی که لیاقتش را دارد بگذارید. یعنی تصویری را که از او درست کرده اید در جعبه ای که اشیای قدیمی را در آن نگه می دارید و یا در انباری قرار دهید. نمی توانید قاضی درون تان را بُکشید و یا دهانش را ببینید، اما می توانید به او نشان دهید که نمی تواند بر زندگی تان ریاست کند.
جمله ی جالبی برای توصیف خودتان اختراع کنید، مثلا چیزی شبیه این جملات: “من توانا، دوست داشتنی، باهوش و البته ناکامل هستم.”، “من ناکامل هستم و بدون کوچک ترین تلاشی توانسته ام موفق به ناکامل بودن شود”، “اشتباهات من از اشتباهات تو بهترند.”، “من کامل نیستم، همینم که هستم!”
منبع: (زندگی به همین سادگی، تیکی کوستن ماخر)
ادامه ی مقالات زندگی به همین سادگی را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید