طی تجربهی شخصی که در کار داشتم، گاهی اوقات از معاشرت با بعضی از همکاران ناراحت بودم. یا شاید خودم ناآگاهانه موجب ناراحتی آنها میشدم. در هر دو صورت این رابطهی ناسالم از پیشرفت کار جلوگیری میکرد خصوصاً اگر به طور مستقیم همکاری ما به هم گره خورده بود.
این موضوع میگذشت و من کم و بیش راهکاری برای مقابله با این وضع پیدا میکردم اما شرایط به گونهای بود که محیط کار را از نظر روانی سالم نمیدیدم. تا اینکه در کتاب روانشناسی کار تألیف پروفسور محمود ساعتچی به موضوعی تحت عنوان شخصیتهای دشوار برخوردم. حتماً همگی تجربهی مواجهه با چنین افرادی را داشتیم یا خودمان به طور ناآگاهانه این چنین رفتار کردهایم.
شناسایی نقاط ضعف و مواجههی صادقانه با آنها بی شک قدمی برای پیشرفت ما خواهد بود. این را نیز بدانیم که خیلی از این رفتارها یا احساسات میتواند طبیعی باشد و هیچکدام از ما نمیتوانیم ادعا کنیم که هیچوقت دچار چنین چالشهایی نشدهایم. بنابراین با دید باز و مقاومت کم مطالعه کنیم تا نتیجه بگیریم.
چند نمونه از شخصیتهای دشوار در سازمان:
شخصیتهای همهچیزدان: فکر میکنند در همۀ زمینهها، متخصص هستند. از ویژگیهای دیگر چنین شخصیتهایی، متکبر و پرافاده بودن است. دربارۀ هر موضوعی عقیدهای را ابراز میکنند و در مواردی هم که اشتباه میکنند، اشتباه خود را قبول ندارند یا حالت تدافعی به خود میگیرند.
شخصیتهای منفعل: چهرۀ آنان سرد و بی احساس است، نگاههای خیره و بیتفاوت دارند و از اختلاف نظر و مناقشه یا چالش، به هر قیمتی که شده، اجتناب میورزند و هرگز عقیده و نظری را ابراز نمیکنند.
شخصیتهای مستبد: قلدری میکنند، حتی اگر لازم باشد، با چرب زبانی دیگران را وادار به کارهایی میکنند که ممکن است در نهایت به سود خود آنان تمام شود، به سادگی به دیگران توهین میکنند، متوقع هستند و انتقاد آنان از دیگران، همراه با قساوت و بی رحمی است.
شخصیتهای بلهگو: با هر پیشنهادی موافق هستند، قول انجام دادن هر کاری را میدهند، ولی به ندرت به قولی که دادهاند، عمل میکنند. هرچند همیشه از بابت قصور خود عذرخواهی میکنند، ولی شما نمیتوانید اطمینان داشته باشید که قولی را که میدهند، انجام خواهند داد.
شخصیتهای نهگو: منفی باف و بدبین هستند، کمتر از خود انعطاف نشان میدهند و غالباً برای سازمان محل کار خود، مشکلساز هستند.
شخصیتهای شاکی: هر اقدامی که شما انجام میدهید، از نظر آنان نقصی دارد، بیشتر اوقات از اوضاع و احوال و زمین و زمان شکایت میکنند و در مقابل، برای تغییر اوضاع و احوال در جهت صحیح، اقدامی انجام نمیدهند. هرچند ممکن است درست هم بگویند، ولی چون همیشه منفیگرا هستند و عیبجویی میکنند، دیگران از آنان دوری میجویند.
شخصیتهای حسود: تاب تحمل رشد و پیشرفت هیچ یک از همکاران خود را ندارند، اگر متوجه شوند یکی از همکاران آنان مورد توجه قرار گرفته است، به روش مستقیم یا غیرمستقیم میکوشند وی را در نزد دیگران حقیر نمایند، ضمناً این افراد غالباً به گونهای رفتار میکنند که هرگز شما متوجه حسد و گاه کینهورزی آنان نشوید.
در ادامه به راهکارهای مقابلهای و پیشنهادی شما بیشتر خواهیم پرداخت.
سلام
موضوع مهم و فوق العاده ای رو اشاره کردید. قطعا شناخت نوع همکاران و یا حتی افراد در محیط کاری و زندگی و همین طور نحوه برخورد صحیح با اون ها میتونه هم محیط بهتری رو ایجاد کنه و هم فردی توانمند در ارتباطات تعاملی بسازه .
از آنجایی که ما تایم زیادی از روز رو در محیط کار به سر میبریم و شاید تعامل ما با همکاران از اعضای خانواده هم بیشتر باشد.نیاز هست که شناخت نسبتی و هرچند کم از دیگر همکاران داشته باشیم تا بتونیم همکاری موثر تری با هم داشته باشیم.خود من به شخصه همیشه تلاشم این بوده که با همکاران رابطه ایی دوستانه داشته باشم.ممنون از مطلب مفیدتون.
ممنون با مطلب مفیدتون
افراد کارمند چون مدت زمان زیادی را در محل کار خود میگذراند به نوعی خانه ی دوم آنها محسوب میشود. بنابراین برای تعامل بهتر و بهبود روند کاری، شناخت ویژگی های اخلاقی همکاران بسیار مهم و اساسی هست و همچنین میتواند در نحوه ی برخورد صحیح با آنها تاثیر بگذارد.
این امر باعث میشه افراد در محیط کار احساس بهتری داشته باشند و تاثیر بیشتری روی کارشان بگذارد.
مطلب جالبی بود
گاهی اوقات آدم ها دچار این نوع شخصیت ها میشوند، که با صحبت با افراد مثبت و تمرکز به امور اطراف خود
و با گذشت زمان مشکلشون رفع میشه
خیلی ممنونم بابت انتشار این مقاله بسیار مفید و کاربردی موفق باشید
سلام ممنون از اشتراک گذاریتون.. موفق باشید
متشکر از محتوای خوبی که در وبسایتتون قرار دادید
واقعا عالی بود
درود بر شما و تیم قدرتمند تون
همیشه موفق و سربلند باشید
خیلی نکات جالبی بود ما هم تو شرکتمون که سایت ترجمه تخصصی انگلیسی به فارسی داریم از این نکات استفاده کنیم