بهانه بی بهانه : کار درست را انجام بدهید
هر وقت طوری رفتار کنید که با ارزش هایتان هماهنگ باشد احساس خوبی در مورد خودتان پیدا می کنید. وقتی ارزش هایتان را نادیده می گیرید در اعماق وجودتان حس می کنید که چیزی از ریشه غلط است. تقریبا همه مشکلات را می توانید با رجوع به ارزش های والا و باورهای عمیق تان حل کنید.
وقتی به گذشته نگاه کنید احتمالا موقعیت هایی را به خاطر خواهید آورد که در آنها از ارزش هایتان چشم پوشی کرده اید تا بتوانید از سرمایه تان محافظت کنید و شغل تان، یک رابطه یا دوستی را حفظ کنید. در هر یک از این موارد تا زمانیکه دست از آن کار نکشیدید همچنان احساس بد و بدتری در مورد خودتان پیدا می کردید.
و وقتی که در نهایت از قدرت شخصیت تان استفاده کردید و از آن کار دست کشیدید چه حسی پیدا کردید؟ احساس فوق العاده ای به شما دست داد. هر وقت از قدرت اراده و قدرت شخصیت تان برای بازگشت به ارزش هایی استفاده کنید که برایتان بسیار عزیز هستند پاداشتان احساس شادی و شور و شوق زیاد است. در این صورت احساس آزادی می کنید و حس می کنید که انرژی گرفته اید. و با خودتان فکر می کنید که چرا مدت ها پیش این تصمیم را نگرفتید.
تفکر بلند مدت
در شکل گیری شخصیت که بر اساس انضباط فردی و قدرت اراده است تفکر بلند مدت ضروری محسوب می شود. هرچه در مورد عواقب بلند مدت کارهایتان بیشتر فکر کنید احتمال اینکه در کوتاه مدت کار درستی انجام بدهید بیشتر می شود. بنابراین وقتی مجبور هستید انتخابی بکنید و تصمیمی بگیرید همیشه این سوال جادویی را از خودتان بپرسید که: «در اینجا چه چیزی اهمیت دارد؟»
از شعار جهانی ایمانوئل کانت استفاده کنید که می گوید: «با خودتان عهد ببندید تا طوری رفتار کنید که گویی قرار است تک تک اعمال شما به یک قانون جهانی برای مردم کل دنیا تبدیل شود.» یکی از بهترین سوالاتی که جواب دادن به آن به پرورش شخصیت شما کمک می کند این است: «اگر همه مردم دنیا مثل من بودند این دنیا چه شکلی می شد؟»
هر وقت که اشتباه می کنید، هر وقت که کاری انجام می دهید یا حرفی میزنید که با ارزش های والایتان هماهنگی ندارد فورا کنترل اوضاع را در دست بگیرید و به خودتان بگویید: «من این طوری نیستم!» و با خودتان عهد ببندید که دفعه بعد بهتر عمل کنید.
هرچیزی که به آن فکر کنید و درباره اش حرف بزنید رشد پیدا می کند
اگر در حال حاضر در وضعیتی قرار دارید که با ارزش های والایتان هماهنگی ندارد همین لحظه تصمیم بگیرید که با این وضعیت روبرو شده و همه چیز را روبه راه کنید. درست در لحظه ای که این کار را می کنید دوباره حس شادمانی به شما دست خواهد داد و همه چیز را تحت کنترل خود حس خواهید کرد.
یک داستان قدیمی هندی وجود دارد که پیرمردی در آن می گوید: «دو گرگ روی شانه هایم هستند. یکی سیاه و شرور است و دائما مرا وسوسه می کند تا کارهای نادرستی انجام بدهم. و روی شانه دیگرم گرگ سفیدی هست که مرا تشویق می کند تا بهترین ویژگی هایم را از خود بروز بدهم.» یک نفر از پیرمردی که این داستان را تعریف می کرد پرسید: «کدام یک از این گرگ ها بیشترین نفوذ را روی شما دارد؟» پیرمرد جواب داد: «همانی که به او غذا می دهم.»
بر اساس قانون تمرکز، هر چیزی که به آن فکر کنید و درباره اش حرف بزنید رشد پیدا می کند. وقتی درباره ارزش ها و ویژگی هایی فکر و صحبت می کنید که بیش از همه تحسین شان می کنید و برایشان احترام قائل هستید آن ارزش ها را به صورت عمیق تری در ذهن ناخودآگاه خود برنامه ریزی می کنید تا اینکه در هر موقعیتی به صورت اتوماتیک عمل می کنند. هر گاه از انضباط فردی و قدرت اراده تان استفاده کنید تا بر اساس ارزش هایی زندگی کنید که دوست دارید با آنها شناخته شوید در مسیر تبدیل شدن به یک فرد فوق العاده، سریع تر حرکت می کنید.
منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید