بهای موفقیت تان را بپردازید
چطور می توانید بفهمید که آیا کل بهای موفقیت تان را پرداخت کرده اید یا نه؟ ساده است.
به دور و برتان نگاه کنید. بفرمایید! شما همیشه می توانید با نگاه کردن به شیوه فعلی زندگی و موجودی حساب بانکی تان بفهمید که چه بخشی از بهای موفقیت را پرداخت کرده اید.
“بر اساس قانون انطباق، دنیای بیرون شما منعکس کننده شخصیت درونی شما و بهایی است که پرداخت کرده اید.”
در مورد بهای موفقیت نکته جالبی وجود دارد. و آن اینکه این بها همیشه باید به طور کامل پرداخت شود. و اینکه باید همیشه از پیش، این بها را پرداخت کنید. تعریف شما از موفقیت هرچه باشد باید این را بدانید که موفقیت مثل یک رستوران نیست که بعد از خوردن غذا و لذت بردن از آن بهایش را پرداخت کنید. بلکه شبیه به یک کافه تریا است که می توانید هرچه دوست دارید انتخاب کنید اما قبل از خوردن باید بهایش را پرداخت کنید.
زیگ زیگلار که یک سخنران انگیزشی است می گوید: «آسانسور موفقیت خراب است اما راه پله همیشه باز است.»
از متخصصها یاد بگیرید
کاپ کاپمیر به من گفته بود که بعد از انضباط فردی مهم ترین اصل موفقیت این است: «از متخصص ها یاد بگیرید. هرگز به اندازه ای عمر نخواهید کرد که همه چیز را خودتان یاد بگیرید.» اگر می خواهید موفق شوید اولین کاری که باید بکنید این است که چیزی را که برای رسیدن به موفقیت دلخواهتان لازم دارید یاد بگیرید. از متخصصها یاد بگیرید. کتاب هایشان را بخوانید. به برنامه های صوتی شان گوش کنید. در سمینارهایشان شرکت کنید. به آنها نامه بنویسید تا به صورت مستقیم به ایشان نزدیک شوید. و از آنها مشورت بخواهید. گاهی وقت ها برای تغییر دادن مسیر زندگیتان یک ایده کافی است. اجازه بدهید در این مورد مثالی بزنم:
چند سال پیش یکی از دوستانم یک دندانپزشک فوق العاده را به من معرفی کرد. بعدا فهمیدم که او شهرت زیادی دارد و نام «دندانپزشک دندانپزشکان» را روی او گذاشته اند. او کسی بود که دنداپزشکهای دیگر برای انجام کارهای دندانپزشکی خود به او مراجعه می کردند. او به من گفت که در هر کنفرانس دندانپزشکی بزرگی که می تواند، شرکت می کند. و وقتی آنجا است به حرف های همه دندانپزشکانی که از سراسر کشور و جهان به آنجا می روند گوش می دهد و در مورد تازه ترین فناوری های دنداپزشکی با آنها بحث می کند.
یک هفته با صرف پول و وقت زیادی در یک کنفرانس دندانپزشکی بین المللی در هنگ کنگ شرکت کرد. و در آن کنفرانس در جلسه ای حضور پیدا کرد که یک دندانپزشک ژاپنی آن را ترتیب داده بود. آن دندانپزشک یک فناوری جدید را در جراحی زیبایی کشف کرده بود که ظاهر دندان ها را بهتر می کرد و کمک می کرد که مردم با انجام این جراحی به طور قطع زیبا و خوش چهره شوند. او به سن دیه گو بازگشت و فورا از آن تکنیک جدید در کارش استفاده کرد. و در مدت کوتاهی در آن حوزه تبحر پیدا کرد و به شهرت ملی رسید.
در طول چند سال دیگر مردم از همه مناطق جنوب غربی آمریکا به او مراجعه می کردند. و از آنجاییکه آن تخصص را داشت می توانست به طور مداوم دستمزدش را افزایش دهد. در نهایت آن قدر درآمد کسب کرد که می توانست در سن ۵۵ سالگی خودش را بازنشسته کند. زیرا دیگر از نظر مالی استقلال پیدا کرده بود و می توانست بقیه عمرش را با خانواده اش بگذراند، به مسافرت برود و رویاهایش را عملی کند.
نکته ای که در این داستان وجود دارد این است که این دندانپزشک مرتبا به دنبال ایده ها و توصیه های متخصصین رشته خودش بود و با این کار به یک فناوری جدید دست پیدا کرد که موجب شد با استفاده از آن به موفقیت مالی برسد در حالیکه در حالت عادی باید ده سال بیشتر کار سخت انجام می داد تا به چنین موفقیتی دست پیدا کند.
این می تواند در مورد شما هم اتفاق بیفتد. اما فقط در صورتیکه دانشجوی مادام العمر رشته کاری خودتان باشید.
منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید