گرایش های نهفته و دستورالعمل های پنهان را شناسایی کنید
هنگامی که رئیس شما می گوید؛ قصد دارد با برقراری کلاسی، روابط کارمندان و ارباب رجوع را بهبود بخشد و در آن کلاس به شما لبخند زدن را آموزش دهد، حماقت نکنید. مسئله، ارتباطی به لبخند زدن شما به ارباب رجوع ندارد. بلکه رئیس شما در جستجوی چاره ای است تا در زمان ارزیابی خوب به نظر برسد.
نیاز است طوری ظاهر شود که گویی تلاش همه جانبه، ابتکار و انگیزه وجود دارد. بنابراین همه ی شما اقدام کنید و در کلاس شرکت نمایید و لبخند زدن را تمرین کنید. زیرا رئیس شما نمی تواند برای شما خط مشی را مشخص کند که به ارباب رجوع لبخند بزنید یا نزنید، بلکه تمام آنچه او می خواهد این است، در زمان ارزیابی بدرخشید. از این قبیل اتفاقات بیش از آنچه افراد مایلند در موردش فکر کنند، در محل کار پیش می آید.
در گذشته هر دوشنبه، دانشکده کلاس هایی درباره ی دفترداری و لیست حقوق برگزار می کرد که من هم برای شرکت در آنها داوطلب شدم. رئیسم تصور می کرد که من علاقه مند و مشتاق این مباحث هستم. در صورتیکه من فقط می خواستم دوشنبه ها از دفتر بیرون باشم، چون روزی بود که همه ی ما باید کارهای مان را تکمیل می کردیم و برگه های زیادی را پر می کردیم و من از آن کار متنفر بودم. به نظرم در رفتن به دانشکده راه نجات خوبی بود.
درباره ی انگیزه ی هر چیز و هر کس تردید داشته باشید، نه به این معنا که فردی بدگمان باشید؛ بلکه تمام آنچه را که باید مراقبت کنید، این است که مراقب دستور کارهای پنهان باشید. شاید به هیچ طریق تاثیری بر شما نگذارد، اما مسلط بودن بر جریانات در حال رخداد، لازم خواهد بود.
زمانی برای رئیسی کار می کردم که همیشه علاقه مند بود آخرین نفری باشد که دفتر را ترک می کند و من تصور می کردم، او بسیار سخت کوش و هوشیار است. وقتی دلیل دیر رفتنش را متوجه شدم که به علت کلاهبرداری دستگیر شد. چون پس از اینکه همه ی افراد محل کار را ترک می کردند، فرصتی به دست می آورد و دفاتر را دستکاری می کرد و این منِ نادان بودم که روحیه ی مشتاق او را تحسین می کردم.
همیشه بپرسید:
- چرا این اتفاق می افتد؟
- آیا چیزی هست که من از آن بی خبر باشم؟
- چه کسی از این وضعیت سود می برد؟
- چگونه سود می برد؟
- چه اتفاقات دیگری می تواند روی دهد؟
- آیا من هم سودی می برم؟
- چگونه؟
همانطور که گفته شد؛ بدگمان نشود، بلکه حقایق را دریابید.
(منبع: قانون موفقیت در بازار کار، ریچارد تمپلر)
ادامه مقالات موفقیت در بازار کار را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید