کارمندان بدقلق: راز پاسخگو دانستن افراد
پاسخگو دانستن کارکنان بابت اقدامات خود یکی از کلافه کننده ترین وظایف مدیر محسوب می شود. تمایل بر این است که یا آسان ترین راه در پیش گرفته شود یا کینه توز بود.
وقتی کسی به تعهد خود عمل نمی کند، در اغلب موارد خود را از تحمیل پیامدهای منفی پس می کشیم، حتی اگر این پیامدها از قبل به خوبی اعلام شده باشند و سرانجام، کینه و بیزاری از آن فرد را به دل می گیریم. وقتی پیامدهای منفی را اعمال می کنیم، بسیار آسان است که آنها را بعنوان ابزارهای تحقیر کننده ی فرد مقابل تحمیل کنیم، نه اینکه باعث بهبود عملکرد شویم.
شرایط اقتصادی کنونی فقط باعث پیچیده شدن اوضاع می شود: با توجه به اینکه بسیاری از شرکت ها دچار تنگناهای مالی هستند، فضای اندکی برای لغزش باقی می ماند. همانطور که اوون فارن، رئیس و مدیر صنایع SL می گوید: “در سازمانی شبیه سازمان ما، هر رئیس به دیگران پاسخگو است. اگر پیامد، قیمت بالاتر سهام باشد، همه ی شرکت ها می توانند رشد کنند، اما وقتی یک شرکت خوب کار نکند، همه ی شرکت های دیگر را به زمین می زند.”
به زبان ساده، شرکت ها نسبت به هر چیزی که کمتر از دستاورد نهایی اهدافی باشد که خود را متعهد به آنها کرده اید، نگاه تیزبینی دارند.
همانطور که مارک هانسن، رئیس و مدیر شرکت فلمینگ، می گوید: “اغلب بین تلاش ها و نتایج بدست آمده بهم ریختگی و بی نظمی وجود دارد. نهایت سعی خود را کردن به حساب نمی آید، تولید، چیزی است که اهمیت دارد.”
دقیقا به این دلیل است که مدیران، متعهد نگه داشتن کارکنان را سخت و دشوار می دانند و چون شرکت هایی که مشکل دارند در موقعیتی نیستند که ریسک انجام دادن این کار را برای مدیران بپذیرند. من در کار خود در مقام مربی اجرایی دریافته ام که، یک چارچوب برای تبدیل پاسخگویی به توافقاتی برای عملکرد می تواند بی نهایت ارزشمند باشد.
این چارچوب، فرآیندی تکراری برای کمک به افراد تیم ها در تعریف اهداف، تعهد به نتایج خاص، نظارت بر عملکرد، و اعمال پیامدهاست.
این فرآیند تکراری که در چهار مرحله خلاصه می شود، موضوعی ست که در مقاله ی آینده به آن می پردازیم.
(منبع: چگونه با کارمندان بد قلق رفتار کنیم، آر.برایتون باون و همکاران)
ادامه ی مقالات “کارمند بدقلق” را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید