پذیرش خود
یکی از مشهور ترین کتاب های شغلی و بازرگانی که در سال های اخیر به بازار عرضه شده است کتابی است با عنوان “حالا نقاط قوت خود را کشف کنید!” این کتاب به دنبال کتاب پر فروش دیگری به نام “ابتدا همه ی قاعده ها را بشکنید!” به بازار عرضه شد. نتیجه گیری مشترک هر دو کتاب این است: “اشخاص عوض نمی شوند.”
هر کس با مهارت ها، قابلیت ها، گرایشات، توانمندی ها، نقاط ضعف و قوت و استعدادهای به خصوصی متولد می شود. اینها در اوایل زندگی شما شکل می گیرند و در اواخر دوران نوجوانی خودنما می گردند و در جریان زندگی شما تغییر چندانی نمی کنند.
یکی از مهم ترین کارهایی که باید بکنید این است که ببینید در چه زمینه ای قوی هستید، و یا در چه زمینه ای می توانید خوب بشوید و بعد با تمام وجود بکوشید در این زمینه به آنچه توانایی اش را دارید برسید.
مری پارکر فولت، مشاور مدیریت، در دهه ی ۱۹۲۰ نوشت: “بهترین راه هدایت یک اسب، هدایت او در همان مسیری است که دارد حرکت می کند.” بهترین کاری که برای هدایت خود می توانید انجام دهید این است که با توجه به استعدادهای طبیعی و علایق خود، کاری صورت دهید.
جیم کتکارت، نویسنده و سخنران می گوید: “طبیعت ِ خود را پرورش دهید.” این توصیه ی کاملا مهمی است که باید در کار و شغل تان به آن بها بدهید. شما با استعداد شخصی و معینی متولد می شوید. هر کس قابلیت هایی دارد که با قابلیت ها و توانمندی های دیگران فرق می کند. شما در طول زندگی خود به حرفه ها و فعالیت هایی جذب می شوید و گرایش پیدا می کنید که در آن کار از استعداد بهتری برخوردارید.
استعدادهای خود را پرورش دهید
مایکل جردن، بازیکن بسکتبال، زمانی می گفت: “همه استعداد دارند، اما رسیدن به توانمندی، به کار و تلاش فراوان احتیاج دارد.” لانگفو، شاعر، زمانی نوشت: “بزرگ ترین تراژدی انسان متوسط این است که موسیقی هنوز نواخته نشده است در گور قرار می گیرد.”
ممکن است سال ها در زمینه ی کاری که برای آن ساخته نشده اید فعالیت کنید، بعد شغلی را که مناسب آن هستید، بیابید و در آن پیشرفت چشمگیر بکنید.
ناپلئون هیل می گوید: “کلید موفقیت در این است، کاری را که به واقع دوست دارید، انجام بدهید و بعد راهی بیابید که این کار، زندگی خوبی را برای شما تدارک ببیند.”
اغلب میلیونرهای خود ساخته می گویند: “من حتی یک روز در زندگی ام کار نکردم.” تنها کار آنها این بود که به آنچه از انجام آن لذت می برند مشغول شدند و بعد آن را بیشتر و بیشتر انجام دادند.
(منبع: هدف، برایان تریسی)
ادامه ی مقالات هدف را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید