وضعیت زندگی در بزرگسالی
همه ما به دوران بزرگسالی می رسیم در حالی که پیش نویسی براساس یکی از چهار وضعیت زندگی نگاشته ایم. ولی ما در تمام لحظات زندگی در همان وضعیت نمی مانیم. و هر لحظه ممکن است از یک وضعیت به وضعیت دیگری برویم.
فرانکلین ارنست روشی را توضیح داده است که با آن می توان این تغییرات لحظه به لحظه را تحلیل کرد. او این را جدول وضعیتهای زندگی می نامد.
ارنست به جای اینکه صرفا بگوید «خوب» این عبارت را به کار می برد «خوب – با – من»! او تاکید می کند که خوب بودن اعتقاد راسخ من درباره خودم و اعتقاد راسخ من درباره شماست.
محور عمودی جدول وضعیت های زندگی، «شما خوب هستید» را در مسیر بالا نشان می دهد در حالی که «شما خوب نیستید» در مسیر پایین نشان داده شده است. در محور افقی «من خوب هستم» در سمت راست قرار دارد. در حالی که «من خوب نیستم» در سمت چپ است.
هریک از یک چهارم های مربع نشان دهنده یکی از وضعیتهای زندگی هستند. اغلب اوقات، نویسندگان تحلیل رفتار متقابل خوب بودن را با علامت «+» و غیر خوب بودن را با علامت «-» نشان میدهند.
در جدول وضعیت زندگی، بر هریک از وضعیتهای چهارگانه نامی نهاده اند. این اسامی در نمودار اولیه ای که ارنست ارائه داده بود وجود نداشت، ولی سایر نویسندگان آنرا به کار می برند.
فرانکلین ارنست خاطر نشان می سازد که هریک از وضعیتهای دوران کودکی در بزرگسالی به شکل نوع بخصوصی از روابط اجتماعی ظاهر می گردد. او این تظاهرات رفتاری را عملکرد نامیده است. اسامی این چهار عملکرد در جدول نشان داده شده اند. اگر ما بدون آگاهی، از حالت نفسانی «کودک» وارد یکی از این عملکردها بشویم، احتمالا یک توجیه پیش نویسی در رابطه با وضعیت زندگی خود خواهیم داشت. ولی ما این حق انتخاب را داریم که به حالت نفسانی «بالغ» برویم و هریک از این عملکردها را با آگاهی انجام دهیم. بدین وسیله می توانیم به پیامدهای اجتماعی مطلوب و موردنظر خودمان برسیم.
(جدول وضعیت های زندگی)
من خوب هستم، شما خوب هستید: وضعیت موفق
من همین الان به محل کارم رسیده ام و رئیسم با بسته ای از کاغذ وارد می شود. او می گوید. «این همان گزارشی است که ما منتظرش بوده ایم، من کارهای مربوط به شما را علامت زده ام. لطفا نگاهی به آن بیندازید و گزارش را دوباره به من بدهید. من میگویم «بسیار خوب، این کار را انجام می دهم.»
در موافقت کردن با تقاضای رئیس، من ضمن بررسی خودم دریافتم که توانایی انجام آن کار را دارم و احساس خوبی هم برای انجام آن دارم. افزون بر این، دیدم که رئیسم هم در تقاضای خود منطقی و منصف است. بنابراین من در وضعیت «من خوب هستم، شما خوب هستید»، قرار دارم. در روابط متقابل اجتماعی، من و رئیس هردو وضعیت سازنده و موفقی داریم.
هرگاه من رابطه متقابلی را براساس این وضعیت دارم، این باور را که من و دیگران همه خوب هستیم، تقویت می کنم.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید