موارد کوچک بیشتر به یاد می مانند
در یکی از تورهایی که برای تبلیغ کتاب خودم شرکت داشتم. با شنوندگان زیاد و با حرارتی صحبت می کردم و برخورد بسیار خوبی از سوی ناشران، مردم و دیگران با من می شد. من نویسنده ی بهترین و اولین کتاب سال در آمریکا بودم. همه چیز عالی بود جز یک چیز. من شدیدا احساس کمبود می کردم چرا که نمی توانستم طبق معمول با خانواده ام باشم.
یک شب که به خانه تلفن کردم، دخترانم برای من شعر خواندند و به من گفتند که چقدر دوستم دارند و دیگر تحمل دوری ام ندارند. آنها برای جشنی که در پیش بود کدو تنبل می تراشیدند. گوشی را که گذاشتم همان جا در فرودگاه شروع به گریه کردم. اشک من ترکیبی از غم و شادی بود.
من پی بردم اهمیتی ندارد زندگی ات چقدر عالی است، یا چقدر در کارت موفق هستی، بلکه این موارد کوچک هستند که در زندگی اهمیت دارند.
همان شب در طول پرواز، به بهترین خاطراتم فکر می کردم. حدس بزنید چه نوع خاطراتی؟ آنها هیجان انگیزترین تعطیلات و بزرگ ترین کارهای من نبودند؛ اما خاطراتی برجسته بودند که من را تحت تاثیر قرار می دادند. مانند زمانی که واقعا در مورد موضوعی ناراحت بودم و دختر کوچکم احساسم را درک کرد و من را در آغوش گرفت و گفت: “پدر همه چیز درست می شود.” او چهارساله بود. حالا بعد از دو سال هنوز آن احساس و کلمات نیروبخش او را حس می کنم.
بیشتر ما در انتظار پیشرفت ها، حوادث خاص، تعطیلات و بخش های روشن تر زندگی هستیم و البته اینها مواردی هستند عالی که ارزش انتظار را دارند.
اما اغلب موارد ساده ولی بی نهایت خاص را از دست می دهیم، وقایعی خاص که دائم اتفاق می افتند (لبخندها، خنده های زیبای بچه ها و مشاهده ی رفتارهای ساده و محبت آمیز آنان، تماشای طلوع و غروب آفتاب با فردی که دوستش دارید یا مشاهده ی تغییر رنگ درختان در فصل پاییز.) این موارد زندگی و خاطرات را تشکیل می دهند.
اگر به خود یادآوری کنید که در پی موارد کوچک باشید و قدر آنها را بدانید، قدرت مشاهده در شما افزایش می یابد و شروع به دیدن جزئیات و توجه به آنها می کنید و از خوشی های کوچک زندگی لذت بیشتری می برید.
(منبع: از کاه کوه نسازید، دکتر ریچارد کارلسون)
ادامه ی مقالات خانواده ی موفق را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید