محدودیت ذهنی در برابر محدودیت بیرونی

محدودیت ذهنی در برابر محدودیت بیرونی

قانون ۸۰ به ۲۰ در مورد محدودیت ها و موانع میان شما و هدف های تان نیز صدق می کند. این قانون می گوید که ۸۰ درصد محدودیت های شما در محدوده ی خود شما قرار دارد. تنها ۲۰ درصد از محدودیت ها در بیرون شما قرار دارد. به عبارت دیگر، شما هستید که محدودیت ها را بوجود آورده اید و مانع از آن می شوید که به سرعت به هدف های خود برسید.

برای اغلب اشخاص، این مفهوم دشواری است. اما موفق ها بیشتر به آنچه درست است توجه دارند و معمولا کاری به اینکه چه کسی درست می گوید، ندارند. موفق ها بیشتر به حقیقت امر توجه دارند؛ به این مهم توجه دارند که برای حل مسئله ی خود چه می توانند بکنند.

از خود بپرسید: در من چیست که من را با مشکل رو به رو می سازد؟ به عمق خود توجه کنید و به محدودیت ها و تنگناهای موجود در شخصیت، مشرب، خلق و خو، مهارت ها، توانمندی ها، عادت ها، تحصیلات و یا تجربیاتی که ممکن است مانع از دستیابی شما به هدف بشوند دقیق شوید. سوالات ظالمانه از خود بکنید. با خود به طور صد در صد صادق باشید.

موانع اصلی در حد فاصل شما و هدف های تان معمولا ذهنی هستند و از ویژگی های روانی و احساسی برخوردارند. اینها در محدوده ی شما قرار دارند و اگر می خواهید به آنچه امکان پذیر است دست پیدا کنید، باید با این موانع شروع کنید و آنها را از میان بردارید.

موانع مهم بر سر راه موفقیت

دو مانع مهم بر سر راه موفقیت ترس و تردید هستند. قبل از هر چیز ترس از شکست، فقر، از دست دادن، خجالت یا مورد بی اعتنایی قرار گرفتن است که مانع از آن می شود که اشخاص دست به کار شوند. به همین دلیل است که می گوییم مردم به طور متوسط کمتر از یک بار برای انجام دادن کاری دست به کار می شوند و تلاش می کنند.

به محض آنکه به هدف خود می اندیشند، این هراس ها آنها را کلافه می کند در نتیجه آتش مختصر میل و خواسته شان را خاموش می کنند.

مانع ذهنی دوم که رابطه ی مستقیم با هراس دارد، تردید به خود و دو دلی است. ما به توانمندی های خود تردید می کنیم. ما خود را با دیگران مقایسه می کنیم و به این نتیجه می رسیم که آنها از ما بهتر، باهوش تر و با صلاحیت تر هستند. ما با خود فکر می کنیم: ” به اندازه ی کافی خوب نیستیم.” احساس نابسنده بودن و حقارت می کنیم. احساس می کنیم نمی توانیم از پس چالش های موجود برآییم و به هدف های بزرگ خود دست پیدا کنیم.

(منبع: هدف، برایان تریسی)

ادامه ی مقالات هدف را دنبال کنید…