قدرت زمان : چطور بفهمید که واقعا چه می خواهید
برای انتخاب خواسته اصلی تان چند سؤال وجود دارد که می توانید از خودتان بپرسید. این سؤال ها بسیار بسیار مهم هستند و شما را وادار می کنند فکر کنید چه جور آدمی هستید، چه چیزی از زندگی می خواهید و واقعا به دنبال چه هستید.
* اگر فردا در بازی لاتاری یک میلیون دلار برنده شوید، چه کار می کنید و یا چه تغییری در زندگی تان می دهید؟ اگر همین حالا میلیونری معاف از مالیات شوید در زندگی تان چه تغییری می دهید که متفاوت از امروز شود؟ چه کاری را شروع می کنید که در حال حاضر آن را انجام نمی دهید؟ در چه کاری، کم یا زیاد، تغییراتی می دهید؟ کجا می روید؟ با چه کسی دیدار می کنید؟ اگر همین حالا یک میلیون پول نقد داشتید اولین تغییری را که مورد توجه قرار می دادید چه بود؟
“طرح این سؤال ها کمک می کند تا خواسته واقعی تان را روشن کنید.”
اکثر آدم ها برای خودشان کم می خواهند. علتش هم همین محدودیت فکری است که هرگز در مورد آنچه که واقعا می خواهند فکر نمی کنند. آن ها باورهای محدود کننده را توسعه می دهند. آن ها خودشان را به چشم یک قربانی می بینند. به قول دکتر مارتین سلیگمن، استاد دانشگاه پنسیلوانیا، آن ها به عارضه «ناامیدی اکتسابی» دچار شده اند.
چون بی پول هستند، از نظر فکری نسبت به هر نوع تغییر احساس ناامیدی و ناتوانی می کنند. ولی وقتی از خودتان سؤال می کنید اگر یک میلیون دلار داشتید چه کار می کردید، در واقع این واقعیت را با خودتان درمیان می گذارید که اگر ترس از شکست نداشتید چه کار می کردید. وقتی از خودتان می پرسید که اگر مبلغ مورد نظرتان را داشتید چه می کردید، آن وقت است که مجبور می شوید تصمیم بگیرید. وقتی خودتان را فارغ از نگرانی های مالی تصور کنید، ذهن تان باز می شود و آن چه را که واقعا خواهان آن هستید، چیزی که می خواهید در ماه ها یا سال های آینده داشته باشید، یا انجام بدهید می بینید.
اجازه بدهید برای توضیح بیشتر چند سوال دیگر مطرح کنیم:
اگر زندگینامه تان را روی کاغذ می آوردید، دوست داشتید چه نکات بارزی در آن وجود داشته باشد؟ تصور کنید دارید روزهای آخر عمرتان را سپری می کنید و می خواهید زندگینامه تان را بنویسید. اگر بتوانید پیشاپیش زندگی تان را طرح ریزی کنید و تمام لحظات آن را از قبل بنویسید، خواهان ثبت چه رخدادهایی هستید؟ دوست دارید چطور آدمی باشید؟ خواهان چه نوع دستاوردهایی هستید؟
تصور کنید سناریوی زندگی تان را خودتان می توانید بنویسید و اگر از سناریویی که برایتان نوشته شده راضی نیستید می توانید آن را پاره کنید و سناریوی دلخواهتان را بنویسید. تصور کنید می خواهید برای مراسم ختم تان مرثیه ای در باره خودتان برای دوستان و اقوام بنویسید. می خواهید در این مرثیه چه چیزهایی گفته شود؟ می خواهید مردم بعد از اینکه از این دنیا رفتید چطور در باره شما فکر کنند؟ می خواهید آدم هایی که در زندگی شما نقش مهمی داشته اند چطور از شما یاد کنند؟
“وقتی این پرسش ها را با خودتان مطرح کنید و به نوشتن داستان زندگی و محتوای مرثیه تان فکر کنید، ذهن تان را برای پیدا کردن آنچه برایتان مهم است باز می کنید. با طرح این پرسش ها می فهمید که از زندگی چه می خواسته و می خواهید. هدف های خودتان را در می یابید، چشم انداز بلند مدت برای خودتان ایجاد می کنید و در مورد آنچه که واقعا در زندگی خواهان انجامش هستید به شفافیت می رسید.
منبع: (قدرت زمان، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات قدرت زمان را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید