دینامیت موفقیت : نامه ای که زندگی را بهتر کرد
هر کس که نامه ای می نویسد، به وسیله تلقین، بر سطح نیمه هوشیار ذهن دریافت کننده نامه تأثیر می گذارد و البته می دانیم که قدرت تلقین، به عوامل متعددی بستگی دارد. برای مثال، اگر شما پدر یا مادر باشید و پسر یا دخترتان در شهری دیگر مشغول تحصیل باشد، می توانید با نامه نگاری کاری را انجام دهید که از راههای دیگر انجام نمی شود:
شخصیت فرزندتان را شکل بدهید.
در مورد حقایقی صحبت کنید که هرگز در مکالمات شفاهی به آن نمی پردازید.
اندیشه های درونی تان را بازگو کنید. همواره این امکان وجود دارد که فرزندتان، نصایح شفاهی را نپذیرد، چون احساسات، محیط و زمان مکالمه، مانع این امر می شوند. اماهمین فرزند ممکن است نصایحی را که در یک نامه شاد و محترمانه نوشته شده اند، با روی باز بپذیرد.
برای پسر یا دختری که از خانه دور است، یک نامه با تمام محتویاتش، حتی نصیحت، واقعا خوشایند و مطلوب است و اگر به صورتی مناسب نوشته شده باشد، ممکن است بارها و بارها مطالعه شود. حتی نامه ای که یک مدیر فروش به فروشنده هایش می نویسد، می تواند رکوردهای فروش را بشکند. البته فروشنده هم می تواند با نوشتن چنین نامه ای، به مدیر فروش خود انگیزه بدهد.
اما برای نوشتن نامه ابتدا باید فکر کرد، چون از این طریق می توان افکار را کاملا شفاف روی کاغذ آورد و با طرح سؤال، ذهن خواننده را در مسیری مطلوب هدایت کرد. در حقیقت می توان با طرح سؤال، منتظر پاسخ نامه ماند یا اگر شخصی که منتظر پاسخ نامه اش هستند، جوابی نفرستد، می توان درست مثل یک متخصص تبلیغات از تطمیع بهره برد؛ یعنی دقیقا همان کاری که «پیر پونت مورگان» کرد.
راهی برای تشویق یک دانشجو به نوشتن
«جی. پیر پونت مورگان» ثابت کرد که حداقل یک راه برای وادار کردن دانشجویان به پاسخ دادن به نامه ها وجود دارد. خواهرش گله مند بود که دو پسرش، نامه های او را پاسخ نمی دهند. آقای مورگان گفت می تواند کاری کند که آنها به نامه ای که او برایشان می نویسد، فورا پاسخ دهند. خواهرش از او خواست این ادعا را ثابت کند. او هم به هر دوی آنها نامه نوشت و بلافاصله از هر کدام پاسخی دریافت کرد. خواهرش پرسید: «شگفت آور است! چطور این کار را کردی؟»
مورگان، نامه ها را به خواهرش نشان داد و او دید که هر دوی آنها حاوی اطلاعات جالبی در مورد زندگی دانشجویی و مسائل خانه هستند. اما در پایان هر دو نامه، مطلب مشابهی عنوان شده بود: «ده دلاری که گفته بودید در نامه است، به دست ما نرسید!»
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید