دینامیت موفقیت : بهای بی اعتنایی
از بهداشت چه می دانید؟ بهداشت این گونه تعریف شده است: نظامی از اصول و قواعد برای افزایش سلامت. بی اعتنایی به بهداشت جسمی، ذهنی و اجتماعی می تواند منجر به بیماری، گناه و مرگ شود. اگر از مطالعه چنین مباحثی واهمه دارید، کتاب «خطر ایمان» نوشته «مری آلیس» و «هارولد بلیک واکر» را بخوانید.
امروزه به خاطر اثر فوق العاده نگرش ذهنی مثبت، خانواده ها، مدارس، کلیساها، مطبوعات، جامعه پزشکی، دولت ها و سازمان های مربوط به جوانان در تلاش هستند تا از طریق آموزش، ابرهای تیره بی اعتنایی در زمینه بهداشت را کنار بزنند. پیشگیری، به اندازه درمان، مهم و قابل آموزش است. اما درمان مقوله اعتیاد به الکل (الکلیسم) به سادگی آموزش دادن بهداشت نیست، چون به عنوان چهارمین معضل بهداشتی در آمریکا شناخته شده است.
این اعتیاد، مشکلات ذهنی و روحی را به همراه می آورد و در واقع، یکی از بزرگ ترین عوامل این بیماری هاست. هر سال، صنایع آمریکا به خاطر الکلیسم، یک میلیارد دلار خسارت می بیند، اما خسارت مالی در مقایسه با خسارات ذهنی و روحی الکل، چیزی نیست. شخص الکلی دچار نوعی بیماری ذهنی است که تا زمان نوشیدن اولین جرعه الکل، مخفی می ماند. اگر این عادت شروع نشود، الکل به تنهایی، آسیب رسان نیست، ولی وقتی بنوشد، افراط و زیاده روی را در پی دارد و در صورت زیاده روی است که مقاومت در مقابل الکل از بین می رود. حال اگر چنین شخصی تلاش کند، ولی قادر به مقاومت نباشد، این تصور غلط در ذهنش پدید می آید که بیماری اش، قابل درمان نخواهد بود.
مشکلات دائم الخمر بودن
الکل بر امواج مغزی اثر می گذارد. این امر را دستگاه های گیرنده نوار مغزی و مطالعات آزمایشگاهی به اثبات رسانده اند. قوی ترین تأثیر الکل، بر سوخت و ساز سلول های عصبی است که منجر به عملکرد کند آنها و متعاقبا مبدل به عامل بازدارنده ای در مقابل امواج مغزی می شود. این امر، بر سطح هوشیاری انسان کاملا تأثیرگذار است. بدن انسان تا زمانی که سطح نیمه هوشیار ذهنش فعال باشد، زنده و پویاست. می توان آن را سال ها بدون عملکرد سطح هوشیار، زنده نگاه داشت.
البته برای هوشیاری، سطوح مختلفی در نظر گرفته شده است. سلامت عقلی در شرایطی رخ می دهد که فعالیت های سطوح هوشیار و نیمه هوشیار ذهن، نسبت به یکدیگر، تعادل کامل داشته باشند. در کنار همکاری این دو سطح، هریک، وظایف مخصوص و عوامل مربوط به خود را دارند. هنگامی که فرد برای انجام کارهای ممنوع وسوسه می شود، سطوح هوشیار و نیمه هوشیار متعادل باید به عملکرد وی واکنش نشان دهند که این امر، به قضاوت درونی منجر می شود. نیروی شعور و دیگر نیروهای سطح هوشیار در زمانی که فرد در حالت هوشیاری کامل به سر می برد، سطح نیمه هوشیار ذهن را همچون یک فرمانده سازماندهی می کنند. وقتی وظیفه این فرمانده کاهش یابد، کنترل مغز از اختیار خارج می شود و امکان بروز رفتارهای غیرمنطقی از شخص وجود دارد.
چنین رفتارهایی، دامنه وسیعی را شامل می شوند و ممکن است یک حرکت احمقانه ساده تا حرکات جنون آمیز خطرناک را در پی داشته باشند. وقتی موانع بازدارنده، به خاطر تأثیر الکل، ضعیف تر شوند، کنترل و هدایت سطح هوشیار ذهن نیز کاهش می یابد. هنگامی که عواطف، شهوات و دیگر فعالیت های سطح نیمه هوشیار ذهن، فضایی باز برای بروز بیابند و تعادل و هدایتی هم از جانب سطح هوشیار ذهن مشاهده نشود، فرد مرتکب اعمالی احمقانه و نامطلوب می شود که تماما تحت تأثیر الکل می باشد.
الکلیسم، به راستی، بیماری خطرناکی است و در صورت کنترل زندگی فرد می تواند او را در زمینه های جسمی، ذهنی و روحی ناتوان کند و او را در یک زندگی جهنمی قرار دهد. وقتی الکل به زندگی کسی وارد شود، به راحتی نمی توان آن را کنار گذاشت. اما می توان راه درمانی یافت!
منبع: (دینامیت موفقیت، ناپلئون هیل/کلمنت استون)
ادامه ی مقالات دینامیت موفقیت را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید