یک مدیر مؤثر چنان امکانی فراهم میکند که کارکنان تصور نمایند که آنان بهتر از آنچه فکر میکنند هستند. او به گونهای با افراد رفتار میکند، که آنان نظر خوبی نسبت به خود داشته باشند. چنین مدیری همواره به دنبال توانمندسازی کارکنان خود میباشد.
توانمندسازی اصطلاحی وسیعتر از خود کنترلی است. توانمندسازی به مجموعه تکنیکهای انگیزشی اطلاق میشود که به دنبال افزایش سطح مشارکت کارکنان به منظور بهبود عملکرد آنان است.
در توانمندسازی کارکنان نیاز دارند به اینکه نه فقط اختیار داشته باشند، بلکه آموزش کافی و بودجه و اطلاعات اساسی نیز داشته و سپس در زمینۀ تصمیمهای خود مسئول و پاسخگو باشند.
توانمندسازی فرآیند سهیم کردن قدرت با دیگران به وسیله ساختار غیرمتمرکز و تفویض اختیار است.
توانمندسازی دادن یک حس اعتماد، انرژی، تعهد، مسئولیت و غرور به افراد در کارشان میباشد. توانمندسازی در سازمانهای امروزی یک اصل حیاتی است. درجۀ توانمندسازی به درجۀ تفویض اختیار وابسته است.
اقداماتی که میتواند توانمندسازی را تسریع کند:
۱. فراهم نمودن جو احساسی مثبت: مدیران اجرایی از اعضاء تیم خود حمایت داشته باشند، این حمایت اعتماد به نفس افراد را ارتقاء میبخشد.
۲. پاداش و تشویقهای فردی: برای هر یک از کارکنان پاداش و تشویق مناسب فراهم گردد.
۳. نشان دادن اعتماد به افراد: ابراز اعتماد به توانایی اعضاء تیم در عمل.
۴. پرورش مسئولیتپذیری و خلاقیت افراد: واگذاری کار به افراد و استقبال از نظرات آنان.
۵. کاهش قوانین سخت در سازمان.
۶. ارائه آموزشهای لازم به افراد جهت واکنش مناسب به فرصتها.
مدل سنتی که در آن مدیر کنترل میکند و کارکنان تحت کنترل بودند، دیگر کارآمد نیست. به منظور ایجاد محیط کاری توانمند، نقش مدیریت در سازمان بایستی از چارچوب ذهنی فرماندهی و کنترل کردن به ایجاد کردن محیط حمایتی و مبتنی بر مسئولیت تبدیل شود که در آن کلیۀ کارکنان فرصت داشته باشند به نحو احسن همکاری کنند.
(منبع: رفتار سازمانی مثبت تألیف دکتر علی نصر اصفهانی و مهدی نصر اصفهانی)
بسیار عالی با تشکر
چه مشتی?