تعریف تخریب و احساسهای تخریبی
پیچیدگی های زیادی در مورد معانی اصطلاحات وضعیت تخریبی و احساسهای تخریبی در آثار و نوشته های تحلیل رفتار متقابل وجود دارد. بعضی از نویسندگان این دو اصطلاح را به جای یکدیگر به کار برده اند.
در مطالب این مبحث ما چنین کاری را نمی کنیم. ما روند فکری دیگری را دنبال می کنیم که اختلاف مؤثری بین وضعیت تخریبی و احساسهای تخریبی قائل می شود.
ما احساسهای تخریبی را به عنوان یک هیجان آشنا که در دوران کودکی آموخته و تشویق شده است و در بسیاری از وضعیت های فشارزا تجربه شده است که در دوران بزرگسالی برای حل مسئله وسیله نامناسبی است، تعریف می کنیم.
ما وضعیت تخریبی را به عنوان یک سری رفتارهای پیش نویسی تعریف می کنیم که خارج از آگاهی ما به عنوان وسیله ای برای کنترل محیط به کار گرفته می شود، و تجربه احساسهای تخریبی شخص را نیز در بر دارد.
به عبارت دیگر، وضعیت تخریبی روندی است که در آن شخص ترتیبی می دهد که احساسهای تخریبی را احساس کند.این ترتیب خارج از حوزه آگاهی شخص صورت می گیرد.
به عنوان مثال، در صحنه تخیلی ما وقتی که من بدون پول از خانه خارج می شوم، ترتیبی می دهم که به احساسهای بدی که نهایتا آنها را تجربه می کنم، برسم. من می توانستم اطمینان حاصل کنم که پول را با خود برداشته ام ولی این کار را نکردم. اگر شما از من می پرسیدید که چرا این کار را نکردم ممکن بود پاسخ دهم «من فقط فکرش را نکردم.»
پیامد مسائلی که شخص خود آنها را بنا نهاده است به عنوان «توجیه احساسهای تخریبی» تلقی می گردد. در نظر بگیرید همچنانکه در مقابل صندوق فروشگاه ایستاده بودم و نسبت به صندوقدار بسیار خشمگین بودم، شما از من می پرسیدید: «چرا از دست صندوق دار عصبانی هستی؟» پاسخ من ممکن بود چنین باشد، «خوب، چیزهایی را که برای خریدنکنار گذاشته ام نمی توانم با خود ببرم.»
خشمگین شدن به دیگران در وضعیتهای فشارزا احساس تخریبی مورد علاقه من است. پنج نفر دیگر ممکن است پنج احساس بد دیگر را در همان وضعیت تجربه کنند و احتمال دارد که همه آنها، مانند من، بر این باور باشند که احساسهای تخریبی مورد علاقه آنها واکنش «طبیعی» در چنین وضعیتهایی است.
آیا افراد همیشه می بایست برای اینکه یک احساس تخریبی را احساس کنند یک وضعیت تخریبی را ایجاد کنند؟ نه.
ما می توانیم احساسهای تخریبی را در واکنش به وضعیتهای فشارزایی که مستقلا واقع می شوند تجربه کنیم، یعنی آنهایی که ما حقیقتا هیچ کاری برای ترتیب دادن آنها نکرده ایم. برای مثال، تصور کنید که با یکی از وسایل نقلیه عمومی مانند هواپیما، قطار و یا اتوبوس به سفر می روید و باید در زمان خاصی به مقصد برسید. به علت یک نقص فنی، سفر شما به تعویق می افتد. همانطور که نشسته اید و می بینید که لحظه ها به سرعت میگذرند، احساس شما چیست؟ ممکن است من احساس خشم نسبت به آن شرکت مسافربری داشته باشم. شما شاید احساس هراس و ترس بکنید، دیگری ممکن است به تنگ آید و غیره. عکس العمل ها متفاوت است.
منبع: (تحلیل رفتار متقابل، یان استورات/ون جونز)
ادامه ی مقالات تحلیل رفتار متقابل را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید