بهانه بی بهانه : مدار ترس ها
روانشناسان دریافته اند که بعضی از ترس ها در ذهن نیمه هوشیار روی هم جمع می شوند درست مثل سیم هایی که روی یک مدار قرار دارند. اگر بتوانید بر ترس تان در یکی از این حوزه ها غلبه کنید ترس های دیگری را که روی همان مدار قرار دارند حذف می کنید. ترس از رد شدن یا عدم تمایل به زنگ زدن ظاهرا با ترس از صحبت در جمع بر روی یک مدار قرار دارند.
وقتی خود را موظف می کنید که در جلسات توستماسترز یا یکی از دوره های دیل کارنگی شرکت کنید تا یاد بگیرید که با اطمینان در جمع سخنرانی کنید ترس تان از رد شدن نیز از بین می رود. میزان اعتماد به نفس تان در همه روابطی که با دیگران دارید شدیدا افزایش پیدا می کند. و کل زندگی تان به طرز مثبتی تغییر می کند.
مواجهه با ترس ها
توانایی شما در مواجه شدن با ترس تان، برخورد با آن و دست به کار شدن با وجود ترسی که دارید کلید رسیدن به شادی و موفقیت است. یکی از بهترین تمریناتی که می توانید انجام بدهید این است که فرد یا موقعیتی را در زندگیتان شناسایی کنید که از آن وحشت دارید و با خودتان عهد ببندید که فورا با آن موقعیت هراس برانگیز برخورد کنید. و اجازه ندهید که حتی یک دقیقه بیشتر از این شما را ناراحت کند. با خودتان عهد ببندید که با آن موقعیت یا فرد مواجه شوید و ترس تان را پشت سر بگذارید.
یک زن در یکی از سمینارهایم به من گفت که رئیسش یک فرد بسیار منفی است. او مدام کار این زن را مورد انتقاد و سرزنش قرار می داد اگرچه این زن یکی از کارمندان رده بالای آن سازمان بود. او زندگی این زن را تیره و تار کرده بود. او نمی خواست شغلش را از دست بدهد. و از اینکه با رئیسش مواجه شود می ترسید. آن زن از من پرسید که باید چه کار کند. من به او توصیه ای کردم که بعد از آن به افراد بسیار دیگری نیز همین توصیه را کردم:
تنها دلیل اینکه یک نفر در ارتباط با دیگری قلدری می کند این است که فکر می کند می تواند قسر در برود. تنها راه مواجهه با یک فرد قلدر این است که با او مواجه شوید. قلدرها در اصل بزدل هستند. و از برخورد وحشت دارند. من به او گفتم این کار را بکند: دفعه بعد که رئیس ات به هر دلیلی از تو انتقاد کرد به او نگاه کن و محکم بگو:
«ممنون میشم اگه دیگه این طوری با من حرف نزنی، این نوع حرف زدن شما برای من آزاردهنده است و باعث میشه نتونم کارها رو به اون شکلی که شما دوس دارین انجام بدم.»
من به آن زن گفتم که پس از تمام شدن حرف هایش مستقیم در چشم های رئیسش نگاه کند. او شجاعت زیادی داشت. دفعه بعد که رئیسش او را سرزنش کرد به جای اینکه تحمل کند با او دعوا کرد و این حرف ها را زد. آن زن نامه ای به من نوشت و گفت که چه اتفاقی افتاد. درست همان طور که پیش بینی کرده بودم رئیسش یکهو ایستاد و فورا عذرخواهی کرد، زیر لب حرف های نامفهومی زد و به دفترش برگشت. و دیگر هرگز آن زن را سرزنش نکرد. آن زن به من گفت که اگر از همان ابتدا جرات داشت می توانست ماهها پیش، اولین باری که رئیس اش از او انتقاد کرد با او مواجه شود و به این رفتارش خاتمه دهد. به قول النور روزولت:
«هیچ کس نمی تواند بدون رضایت خودتان شما را تحقیر کند.»
منبع: (بهانه بی بهانه، اثر برایان تریسی)
ادامه ی مقالات بهانه بی بهانه را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید